2737
2734

شوهرتو ببوس و بذاذش تو قاب..یه فرشته الهی گیرت اومده

با یه صلوات آمین بگو خواهرگلم.خدایا هرکی چشمش به این امضا افتاد همون لحظه دلشو شاد کن.اگه دختره یه بخت خوب نصیبش کن.اگه منتظره دامنشو سبز کن.اگه غصه داره خدایا به بزرگیت قسمت میدم ارامشی از جنس خودت نصیبش کن.اگه مستاجره صاحب خونش کن.اگه با شوهرش مشکل داره دلشونو به هم رضا کن.خدایا خیلی از دوستام ناراحتی هایی دارن که نمیتونن بیان کنن اونا فقط تورو دارن جوری به خودت نزدیکشون کن که ناراحتیشونو فراموش کنن.اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

مردای بی سیاست همینن

میخوان ابرو رو درست کنن میزنن چشو کور میکنن


گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود،گاهی نمیشود ک نمیشود ک نمیشود    گاهی بساط عشق خودش جور میشود،گاهی دگر تهیّه ب دستور میشود    گه جور میشود خودِ آن بی مقدمه،گه با دو صد مقدمه ناجور میشود   گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است،گاهی نگفته قرعه بنام تو میشود    گاهی گدایِ گدایی و بخت با تو یار نیست،گاهی تمام شهر گدایِ تو میشود   گاهی برای خنده دلم تنگ میشود،گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود   گاهی تمام آبیِ این آسمانِ ما،یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود    گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود،از هر چه زندگیست دلم سیر میشود    گاهی به خواب بود جوانیمان گذشت،گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود    کاری ندارم کجایی،چه میکنی،بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود                ♡قیصرامین پور♡
2738

خب خودت شاید بارها بهش گفتی اونم پیش خانوادش گفته

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"
واقعا اینطوری بهش گفتی😐

نه بابا نمیدونم ازکجاش اینارو در اورده دیروز زنگ زدم گفتم بیا منوببرخونتون گفت ن نمیام من به ایناگفتم دیگه نمیارمت چون توعصابت بهم میریزه دلت میگیره و.... سرم درد گرفته

نه خوبه که.مشکلش کجاس؟ شاید اینطوری بیشتر هوا تو داشته باشن

اخه اونا میگن مگه ماچیکارش کردیم که عصابش بهم میریزه یا دلش میگیره مطمئنم میگن خوب نیاد خونمون مگه بیکارن الکی منت بکشن 

نمدونم ازکجاش اینارودراورده به اوناگفته

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز