سلام,اول از همتون میخوام دعا کنین برام,قبلا امضاء این بود که خدا یه داداش کوچولو موچولو و خوشگل عین دخترم بهش بده,خیلی هم دخترم بی تابه هم من بودم,بعد یه سال حدودا حامله شدم اینم بگم شوهرم به شدت مخالفه مخالف,چون قصد مهاجرت داریم,چند بارم تایپک در این مورد داشتم قبلنا که چیکار کنم شوهرم راضی به بچه دار شدن بشه,خلاصه بعد گذشت چندماه بالاخره منم متقاعد شدم که حق با شوهرم و دیگه اسمی از بچه نیاوردم,و دیدم راست میگه تکلیف خودمون هنوز معلوم نیس بچه دیگه واسه چی بیاد,درست همون موقع که دیگه خودمم بی خیال بچه شدم,همون ماه حتی یه روز قبل پر یو دم تست دادم و دیدم مثبته,نمیدونم چرا یه جورایی احساس میکردم که یه چیزی هست(چندبار قرصمو نخورده بودم و احتمال میدادم و حسش میکردم) بله دیدم مثبته و شوهرم فهمید عزا گرف,منم نمیدونم چه حالی بودم ولی دیگه میگفتم بمونه بعد اون همه ارزو حالا داشتم و نمیخواستم بندازمش,صبح فرداش شوهرم رفت و از یه جا قرص وشیاف پیدا کرد و اومد و داد بهم,منم بالاخره بعد دوروز دیگه راضی شدم و مصرف کردم اونارو,با یه استکان کامل چایی خالص زعفران,دیگه مردم و زنده شدم از درد به خدا,دو سه روز خونریزی شدید داشتم و بعد ام چندروز در حد لکه بود,دیگه ما کاملا گفتیم بچه افتاده,منم از هفته بعدش,یعنی یه هفته قبل از امروز,دو هفتس سقط کردم,رفتم باشگاه و قرص لاغری انداختم و…باشگاه خیلی سخت کار میکنم و کلی چیزای دیگه که واسه حاملگی کاملا ضرر داره,خلاصه دیروز به اصرار خواهرام رفتم سونو تا ببینم چیزی مونده یانه,چندروز قبل تست دادم مثبت شد ولی همه می گفتن از هورمونهای بارداریه,منم راحت بودم,دیروز تو اتاق سونو که دکتر به اونی که تایپک میکنه کاغذ سونو رو گفت حاملگی ۵ هفته دیگه بقیشو نشنیدم,به خودم اومدم و گفتم من دوهفته سقط کردم و دارو انداختم,تازه اگه تو اون اتفاق هم می موند باید تاحالا با کارها و ورزشهایی که کردم میافتاد بچه,…چی بگم دیگه پرستارها لبخند میزدن و چیزی نمیگفتن,بردم دکتر جواب رو,اونم گفت تا الان نرماله نرماله,ولی دو هفته مونده تا قلبش تشکیل شه,حالا من موندم و این دوهفته که چجور میخواد بیاد و بره,شوهر من اولش گیج شده بود,ولی الان دیگه اونم قبول کرده که خدا خواسته بمونه,قوربون حکمتش برم,بعد سقط امضامو عوض کردم که خدا دعامو براورده کرد ولی من لیاقتشو نداشتم,اونو میگم که نه همچین بی لیاقت هم نبودم,قوربون حکمت خدا,حالا که نگه داشتی تا آخر سلامت نگهش دار,دعا کنین قلبش تشکیل بشه