سلااااام😍😍😍
اقا شوهر من یه دختر عمو داره که چند وقتی دنبال بارداریش بود قبل از عید شوهرم یهو تو ازمایشگاه با شوهرش دیدش گفت فک کنم بارداره ولی چون خودشون چیزی نگفتن دیگه ماهم دخالت نکردیم
عید عروسی ما بود که دیدم عموی شوهرم شددددییییدا تو خودشه ی جوری که بابامم میگفت چرا عموی شوهرت اینقدر ناراحته؟
دحتر عمو هم همینطور اصلا پا نشد ی ذره برقصه
عروسی تموم شد و ما رفتیم سر خونه خودمون خبرش اومد که دختر عموش از شوهرش جدا شده😔
اینم بگم توی عروسی ما دختر عموش شکمش ی خورده ورم کرده بود که ما میگفتیم حاملس دیییگه
حالا دلیل طلاقشونم ابن بود که باردار شدع بود بچه افتاد رفتن ازمایشو ابنا گفتن پسره مشکل داره هرکاریم بکنین بازم این بچه ش میوفته
بعلاوه ی مشکلات زندگیشون شد ابن قضیه ی بچه و دیگه جدا شدن
حالااااا من خواب دیدم که
طولانی شد اینو بخونین دارم میگم