والا من ظرفارو میشستم بعد ناهار دیگه عادی شده بود کلا سفره ک جمع میشد نگاها سمت من بود😂البته من خودم دلم میخواست اجباری در کار نبود کلا جایی میرم دلم میخاد کمک کنم اما دوتا جاریم استکان چایی هم بر نمیداشتن کلا شبیه مهمون میومدن مینشستن یه ساعت میرفتن
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
اخه ی کار خونست که با وجود زن داداش یا بدون وجودش باید انجام بدی مثل همه ی روزها حالا این عروس میاد خونه مادر سوهر چرا انقد توقع کلفتی ازش میره و عشق میکنن عروس رو کلفت ببینن
ما یه عروس داشتیم عیدا میومد خونه تکونی کمکمون بعد مامانم بهش پول میداد😅چون خودش خیلی دوست داشت پول بگیره کلا پول خیلی دوست داشت همیشه در حال جمع اوری پول بود
کسیکه میره مهمونی خونه غریبه هم بره به نشانه ی احترام میتونه به صاحب خونه کمک کنه،این شخصیتش رو نشون میده
ولی اگر زیاد نمیره و بیاد و شام و ناهاری هم اونجا نمیخوره کار درست رو میکنه مثل مهمان برخورد میکنه،نباید هم خانواده ش از داماد انتظار داشته باشن زیاد خودمونی بشه باهاشون وقتی دختر خودشون اینجوره