غروب یه اتفاق وحشتناک برام افتاد

شاید شاه کلید داشته

من بارها اشتباه رفتم . یه بار خونمون طبقه رو اشتبه رفتم(چون اسناسور میزنم دیگه نمیبینم کجا نگه میداره نگو قبل من کسی اونجا رو زده ) کلید انداختم دیدم باز نمیشه تازه شماره واحدو دیدم . چندین بار هم شرکت اشتباه زنگ زدم . خلاصه ادم حواسش نباشه پیش میاد

وای الهی فقط خدامیدونه بچهه چی کشیده😩😩😩

دیروز شوهرم میاد خونه یادش میره درو ببنده و در لاپوش میمونه تاساعت ۱۰ منم با لباسای ناجور تو خونه ساعت ده میرم کنار در تازه میفهمم بازه خیلی بد بود همش میترسم کسی سرک نکشیده باشه خونم😥😥

اتفاقا شاعت دزدی اومده سر شب

خونه خالم وقتی میخوای از در‌ واحد خارج شی

ی جاکفشی‌بود بعدش هم در

دختر خالم حدودا ی سالش بود

میره همه کفشارو میریزه بیرون

خلاصه خالم میره میشینه جلو جاکفشی ک حدود ۵۰ سانت با در فاصله اس

یهو در خونشون باز میشه ی مرد هم بوده

خالم شروع میکنه جیغ کشیدن و در رو محکم فشار میده

اینم میترسه همسایه ها جمع بشن چون دو واحده بود خونشون

خالمم طبقه اول

سریع فرار میکنه و صدای کوبیده شدن در ورودی میاد

انقدددد خالم و بچه هاش گریه کردنننن خیلی ترسیده بودن

بعدم خونشونو عوض کردن

منم دوشب درمیون شوهرم شیفته شبا تنهام منتها چون خونه سازمانی میشینیم خیالمون راحته امنیت داره خیلی وقتا کلید پشت دره ک بچه ها میرن بیرون میان زنگ نزنن خودشون درو وا کنن یا باباشون دنبال کلید نگرده راحت بیاد داخل بعضی شبام ک باباشون نیست باز کلید و برنمیدارم میگم صبح ک میاد مارو بیدار نکنه بیصدا کلیدو بچرخونه بیاد تو  

گاهی چراغها اتصالی دارن    چراغ خواب راهرو ماهم یکسر روشن خاموش میشه...

اسی چند سالته ؟؟

طفلک     خواهرزاده منم خونه تنها بود  اونم پسره..  همه خانواده رفتن تفریح اون گفت نمیام نرفت   ...دزد اومد خونشون   خیلی ترسیده بود  گریه میکرد   رنگش زرد  طفلک   بعدش زنگ زد ب معلمش اومد پیشش ارومش کرد...

وایییی

خدای نکرده اگه دزد هم بیاد  کشوهای قفل دار هم میشکنن    دستگاه فلز یاب دارن...

حالا من یه چیزی تعریف کنم براتون ، 

خواهرم تازه رفته بود خونه جدیدش ، تنها بودیم شب شوهرش نبود ، من و خواهرزاده ام تو هال خوابیده  بودیم ، خواهرم تو اتاق، من ذره ای نور باشه خوابم نمیبره ، نیمه شب از خواب پریدم ، دیدم لوستر بالا سرم روشنه،  در هم چارطاق بااااز ، خواهر و خواهر زاده ام رو بیدار کردم ، ازشون سوال کردم شما این کارو کردید گفتن نه ، هر چی خونه رو گشتیم نبود چیزی ، تا صبح سکته کردم