ما سه ساله وارد زندگی هم شدیم یه سالم نیم عقد بسته بودیم یه سالم نیمه عروسی کردیم همه چی تو زندگیمون خوب بوده همدیگر دوست داشتیم زندگی ارومو خوبی داشتیم شوهرم نه خسیسه نه اخلاقش بده هر کاری گفتم تاحالا برام کرده کمپ بیش آلان یه پسر پنج ماهه داره شوهرم دوماهه پیش رفت برام یه گوشی ایفون گرفت گفتم نگیر هزینش زیاده بهمون فشار میاد گفت نه میدیم عب نداره یکو نیمش موند قرار شد هر برج پونصد بدیم فرستاد منو لیزر مو اونم ماهی پونصد کلا دوتومن میگیره حقوق با اسرار خودش رفتم حالا یکی دوماهه یکم از لحاظ مالی فشار اومده رفتارش بعضی وقتا عذابم میده
هی فلانکار میکنه میگه پول نداریم همش حرف پول میزنه پنج تومنم این دوبرجحقوق گرفته بهم خرجی نداده بهش میگم درسته یه کادو گوشی خریدی ولی قرار نمیشه دست زنتو خالی کنی منم که ولخرجی نمیکنم احتیاط پیشم باشه الان یه جور دیگه شده باباش یه وقت به پرچم پولی میده اونم میخواد از دستم بگیره مردی آنقدر دست دلباز بود همه کار میکرد یهو آنقدر تغییر خیلی دلمو میشکنه