2737
2734
عنوان

بیاین راهکار بدین

55 بازدید | 8 پست

خانوما من مادر شوهرم ادمه بدی نیس زیادم باهاش راه میام تا جایی که بتونم بهش کمک میکنم کاری داشته باشه...اما اونا توقع بیشتری دارن مثلا چرا براش خونه تکونی نمیکنیم..یه اخلاقیم داره اگه کاری داشته باشه نمیگه باید ما دائم ازش بپرسیم تا روزی که بخواد کاری انجام بده خودمون بریم خانون زنگ نزنه...حالا الان دخترش پیششه منم تازه بچه اوردم زیاد نمیرم اما هرروز شوهرم سرم یه جور اوارمیشه...گیرداده چرا میریم اونجا حرف نمیزنی از این حرفای چرت وپرت...اخرش گفتم خرید کن بیار دعوتشون کنم میگه اونا گفتن با بچه سختشه😏😏منم گفتم خب بیان کمک🤓🤓🤓خواهرشوهرم چند بار گفته من کاری نمیکنم منم گفتم نکن کی ازتو کاری خواست😥😥😥😑😑حالا ما میریم اونجا دخترش پیششه کمتر تحویل میگیره پسرهارم علیه ما شورونده..شوهرم برگشته میگه میدونی چرا داداشم زنش رو نمیاره اخه میشینه مامان من سنی گذشته اون پزیرایی میکنه منم گفتم خودش مقصره ما میگیم میگه کاری ندارم ..میدونم کار خواهرشه چون چندباری متلک انداخته میخوام خواهرشو بشونم سرجاش چون دخالت نکنه همه باهم خوبیم اما بودنی مثل کاروپنیرن همه ببخشید طولانی شد

یعنی میگی خود مادرشوهرت خوبه و خواهرشوهرت هست بده یا خاله شوهرت ؟ این همه بدی ازش گفتی پس چرا او ...

من با بدیای خودش کنار میام چون تودلش هیچی نیس اینکه خواهرشوهرم بهش یاد میده عصبیم میکنه من رابطم باهاش عالیه تا خواهرشوهرم نباشه اما وقتی هس اصلا خوب نیستیم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من با بدیای خودش کنار میام چون تودلش هیچی نیس اینکه خواهرشوهرم بهش یاد میده عصبیم میکنه من رابطم باه ...

مثل وقتی که خاله شوهر من هست یا میبینتشون یا بهرحال ارتباطی برقرار میشه بینشون 


مادرشوهرم اوایل خوب بود از وقتی خاله شوهرم منو دید دردسرها شروع شد الان هم یکم که میگذره و خبری از اونا نیست مادرشوهر خوب میشه اما تا اونا زنگ میزنن گزارش میگیرن باز روز از نو میشه 


من تنها کاری که تونستم بکنم اینکه وقتی خوب میشه من همونجور بمونم 

مگه بازیچه دستشم هی خوب میشه هی بد


البته بی احترامی نمیکنم اما احترام زیاد هم نمیذارم در حد مهمونی که بیاد خونم و میزبانی که برم خونش همین 

2731
مثل وقتی که خاله شوهر من هست یا میبینتشون یا بهرحال ارتباطی برقرار میشه بینشون  مادرشوهرم ا ...

دقیقا مثل برای شماست اونوقت تز میده من خواهرشوهری نمیکنم یا بریم مسافرت اون باشه از دماغمون در میاره بچه نبود میومد اینجا همیشه شوهرم میبردشون بیرون الان هی شوهرم میگه از کیه اینجاس هیجا ترفتن خب بمن چه ببرش ..یا پسرش کوچیکه برگشته میگه با ماشین دایی رفتیم بستنی خوردیم پدرشوهرم برگشته عکس للعمله منو ببینه من گفتم نوش جونت ...یا اون یکی برده بهش بیرون غذا داده مگه ما برده ایم خب داداشش ببره من لوزومی نیست که باشم خوبه هیچ وقت جلوگیری نکردم از دیدلرهاشون😑😑😑

راستش نمیدونم 

من خودم شوهرم رو هرجا بخواد همراهی میکنم اما اونجا رفتارم رو با طرفی که مشکل دارم درست میکنم 

اصلا شوهرم رو وارد اختلافات خودم و مادرش نمیکنم 

یبار حرف مادرش انقدر بد بود من تا سه روز کامل گریه میکردم گفتم بهش و هی حالا بعدش میخواست رابطمون درست کنه دیگه بهش نگفتم اتفاقا جلوی شوهرم خیلی با ذوق از مادرشوهرم حرف میزنم و نشون میدم اصلا باهاشون مشکل ندارم 

2738
راستش نمیدونم  من خودم شوهرم رو هرجا بخواد همراهی میکنم اما اونجا رفتارم رو با طرفی که مشکل دا ...

من خودم دخالت نمیدم اما اونا قاطی میکنن همسرمو  هزار بار گفتم مشکلی داری به خودم بگو پسرت رو ننداز وسط دوباره همونه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730