2726
عنوان

چون نذاشتم بچمو جلو جمعیت لخت کنن پدرشوهرم بهم گفت وحشی!!!

| مشاهده متن کامل بحث + 7647 بازدید | 167 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اول اونطوری میگفت بعد اگه جواب نداد رررررک میگفت! تعجبم اینه شوهرش چرا هیچی نگفته

دیگه تا مادر شوهرش دست برده به اقدام عوض کردن

صدای اسی بلند شده دیگه لازم نبود شوهرش چیزی بگه

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 
چرا نمیتونی؟ببر تو دستشویی یا حمام به همسرت بگو بیاد کمکت کنه اصلا کاراتو به دیگری محول نکن چون دو ...

گفتم...اونجا دستشویی شون هم کوچیکه هم آبش سرده...باور کن من یه نفرم به زور اونجا جا میشم...یادمه 5 روزش بود خونه پدر شوهرم هر کاری میخواستم بکنم میگفتم خودم انجام میدم...حالا مادرشوهرم مثل مادر خودم کمکم میکرد وگرنه تو این مسائل تا حد امکان از کسی کمک نمیگیرم چون از منت گذاشتن بدم میاد...

2728
بنظرم بهتر بود وسایل رو خودت توی اتاق اماده میکردی شوهرت رو صدا میکردی بیاد کمکت. اصلا از اول نباید ...

من دو روز اونجا بودم...وسایل خونه مادرشوهرمو من بلد نیستم کجاست بخاطر همین اون آماده میکنه وگرنه حتی خونه مادرمم چون همه چیزو میدونم اکثرا خودم وسایلشو آماده میکنم...

بعد این که گفت وحشی چیکار کردی؟؟عکسالعمل بقیه چیبود؟


نه خودم چیزی گفتم نه کس دیگه...چون چیزی بگی قشنگ میشورتت میذاره کنار...کلا برام مهم نیست چی راجع بهم فک میکنه...مثل جاریم دنبال توجه و تحسینش نیستم بخاطر همین باهام لجه...

من دو روز اونجا بودم...وسایل خونه مادرشوهرمو من بلد نیستم کجاست بخاطر همین اون آماده میکنه وگرنه حتی ...

مثلا همون لگن رو اورد میگفتی مامان بده بذارم تو اتاق. من اویل وقتی به بچه ها میگفتم برید بیرون میخوام بچه رو عوض کنم مامانهاشون ناراحت میشدن ولی بعد یه مدت عادت کردن. الان یه مدت کمتر برو به شوهرت بگو بابات بددهنه منم تا یه جایی میتونم تحمل کنم هیچی نگم 

مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش 
مثلا همون لگن رو اورد میگفتی مامان بده بذارم تو اتاق. من اویل وقتی به بچه ها میگفتم برید بیرون میخوا ...

نه...زیاد خونشون نمیرم...مادرشوهرم خیلی دوست داره همه کاراشو خودش بکنه اما من میخوام همه کاراش با خودم باشه...چون همش دست خودمه یه بار که رو تشکش بود تا یه نق زد سریع برش داشت چون میدونست اگه من بیام خودم بغلش میکنم...

خب حالا یکهو برداشتی بردی بچه رو 

نباس همچی میشد باید یاازاول نیذاشتی اتاق یا میذاشتی دفه ی بعد


مادرشوهرمنم تا خبرداشته باشم بچموبازمیکرد عوض کنه پوشکاشو قایم میکردم 

کلا دیوونه بودانگاری علکی هی پوشکشو بازبسته میکرد تا حرص دربیاره

یا سرخود لباسشو درمیاورد کلا سرخود بود کاراش منم تا میدیدم درش اورده میرفتم تنش میکردم دوباره با روی خوش جوابش همین بود

همش میخاست بگه فک نکن ازت اجازه میگیریما

چرا باید مادرشوهر پوشک بچه رو عوض کنه؟ کارهای نوزاد رو مادرش انجام میده .مادربزرگ با بچه حرف میزنه ب ...

مادرشوهرم خیلی دوست داره همه کاراشو خودش بکنه اما من میخوام همه کاراش با خودم باشه...چون همش دست خودمه یه بار که رو تشکش بود تا یه نق زد سریع برش داشت چون میدونست اگه من بیام خودم بغلش میکنم...وقتی خودش انقد علاقه نشون میده که کمکم کنه بهش بگم نکن؟؟؟

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز