من سر دخترم خیلی حالم بود تا اوایل 6 ویار داشتم از مرغ و گوشت و ماهی متنفرررر بود اما سر این یکی اصلا حالت تهوع ندارم فقط یه چند روزی میشه از مرغ بدم اومده
با تاپیک بامداد خمار جلو میرم. گروه آبی رو با کمک آسنات جونم😍 پشت سرگذاشتم. قدم 173.وزن قبل 87.وزن حالا 77. هدف اول 75. هدف دوم 71. الان ک توی گروه سبزم وزنم شده 70 کیلو. هدف سوم 67. هدف چهارم 66 و تثبیت. جووووونانرژی چی بالاتر از این که شوهرم با دیدنم مدام میگه اوفففف چقدر تغییر کردی؟ 🥰یا این ک میتونم با خیال راحت لباس برای خودم سفارش بدم چون سایزم تا حدودی استاندارد شده😍
من سر دخترم کلا دو هفته تهوع داشتم اونم شدید نبود سر پسرم تا روز زایمان سرم تو دستشویی بود کم خونی گرفتم کمبود ویتامین دی و کلسیم گرفتم شکمم آویزون بدترکیب پوستم لک و لوک داغون قیافم عین تصادفیا بود هر جا هم مینشستم خوابم میبرد 🤣
شما همونی هستی که تو سرپل زندگی میکنی؟موقع زلزله همه بچه ها نگرانت بودن؟
اره عزیزم همونم
زیباترین حس دنیا مادریست😍مادری فقط عشق وحال وبوس وبازی ولوس شدن وشیرین کاری نیست.مادری یعنی خستگی.....موی شونه نزده ...چای سرد....نصف شب بیدارموندن وسرگرم کردن بچه....نق زدن وگریه...بدغذایی...دعا برای پی پی کردن بچه یبوس...تعویض پوشک....ازهمه بدتر وقتی دستشویی داری وبچه نمیذاره بری😩😧.........مادربودن یعنی خودت وقف کسی کنی که عاشقانه دوستش داری هرچندبزرگ بشه یادش نمیاد😧