سلام دوستان چيزايي كن ميخوام براتون بكم خيلي دركش سخته ولي هربار تعريف كردنش برام جذابه
همسايه خانوادم كه تو خرمشهر زندگي ميكننن دختري دارن كه هميشه ميكه خواب سه تا شهيد ميبينم كه تو خونمونن
اون دخترشونم كه قبلا مجرد بوده قبلا هم اينجور خوابي ميديده
كه سه تا شهيد تو خونشونه
چندوقت پيشا باز اون سه تا شهيد مياد تو خوابش يكي از شهيدا كه اسمش ابراهيمه خيلي تاكيد ميكنه كه منو فراموش نكني و اينكه اسم نامزدشم زهرا هست كه اين خانومش بهش كفته كه جرا منو با خودت نبودي اين اطلاعاتي از اين شهيد
بنظرتون ممكنه تو اون خونه شهيدي باشه؟؟!!
هربار كه تعريف ميكنم موهاي بدنم سيخ ميشه
لطفا بيايد نظر بدين تا ادامشو بگم