یکم توجه بیشتر از شوهرم انتظار دارم ولی اون انگار اصلا نمیفهمه منو ...میخوام که باهاش بحرفم خودشو دور میکشه ازم انگار اعصابش نمیکشه این حرفارو ...و من تو یه شهر غریب دارم زندگی میکنم و خونوادمم اینجا نیست ...از صب تا شب هم خونه میشم تنهایی بچه هم ندارم ...
شما جای من بودین چیکار میکردین؟خیلی دوس دارم از شوهرم هیچ انتظاری نداشته باشم و کلا وابستگیم بهش از بین بره نبینمش ....انگار نیس با خودم خوش باشم....خیلی احساس خستگی و تنهایی میکنم ...😞😞