هرروز توهم زایمان دارم😥🙁 صفحه 2

ساحل۲۲

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/21

تعداد پست: 1144

ان شاءالله بسلامت زايمان كني خيلي دوست دارم اين روزارو ببينم هنوز ماهاي اولم و كند ميگذره😖

اینقد زود بگذره ک اصلا نفهمی چجور گذشت....

من ماها اولم زود گذشت ماها آخره ک چشمای آدم سفید میشه از بس کند میگذره

1398/04/28

|

15:27

0 نفر لایک کرده اند ...

miismim

عضویت: 1397/03/28

تعداد پست: 4666

طبیعی دیگه ک منتظر دردش بگیره

😂😂😂😂😂😂

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر خجالتی و کم عاطفه است که به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی زندگی تک تکتون پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه. خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .

1398/04/28

|

15:27

0 نفر لایک کرده اند ...

ساحل۲۲

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/21

تعداد پست: 1144

خوش بحالت که نی نییت یه تکونی به خودش میده.نی نی من که حسابی جا خوش کرده امید ندارم سر تاریخ زایمانم ...

عزیزم ایشالا به سلامتی بیاد. چند هفته ای

1398/04/28

|

15:27

1 نفر لایک کرده اند ...

مرسانا1394

عضویت: 1398/04/06

تعداد پست: 1243

عزیزم این دردا طبیعی هست نگران نباش به امید خدا سر موقع زایمان میکنی استرس برات خوب نیست ، زايمانت طبیعی هست???

خداوند شبان من است محتاج به هیچ چیز نخواهم شد

1398/04/28

|

15:28

0 نفر لایک کرده اند ...

66nazanin72

عضویت: 1397/12/02

تعداد پست: 8139

منم 18روز دیگه زایمانمه هرروز استرس دارم هرروز ک میگذره ترسم بیشتر میشه.فقط استرسم اینو دارم ک بچم سالم باشه یا زشت وسیآه نباشه😢😢😢😢

1398/04/28

|

15:28

0 نفر لایک کرده اند ...

مهسانا۲

عضویت: 1398/04/09

تعداد پست: 1572

۳۷ و ۳ روز

حالا که زوده.منم ۳۷ هفته و ۵ روز.واسه دخترم ۴۰هفته و ۲روز دردم گرفت ولی اخرش سزارین شدم.این یکی هم ۸روز دیگه واسم تاریخ زده.یعنی ۵ مرداد

1398/04/28

|

15:28

1 نفر لایک کرده اند ...

ساحل۲۲

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/21

تعداد پست: 1144

سر زایمان برا منم دعا کن زودتر حامله بشم

ان شالله.... چشم عزیزم حتمااااا ... به زودی تاپیک بارداریتو ببینیم ان شالله

1398/04/28

|

15:28

0 نفر لایک کرده اند ...

ساحل۲۲

مدیر استارتر

عضویت: 1398/01/21

تعداد پست: 1144

حالا که زوده.منم ۳۷ هفته و ۵ روز.واسه دخترم ۴۰هفته و ۲روز دردم گرفت ولی اخرش سزارین شدم.این یکی هم ۸ ...

آخه چون خیلیا زودتر از موعد زایمان کردن هی میگم شاید مال منم زودتر بشه

1398/04/28

|

15:29

0 نفر لایک کرده اند ...

miismim

عضویت: 1397/03/28

تعداد پست: 4666

عزیزم ایشالا به سلامتی بیاد. چند هفته ای

ممنونم عزیزم همچنین نی نی خودت ان شالله سالم و سلامت بیاد تو بغلت.هفته ی سی و نه رو امروز تموم میکنم.فردا نیرم‌هفته ی چهل

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر خجالتی و کم عاطفه است که به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی زندگی تک تکتون پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه. خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .

1398/04/28

|

15:29

1 نفر لایک کرده اند ...