سلام
میخوام اول از همه بگم توی خونواده ما کسی چادر نمی پوشه من خودم رفتم دنبالش و تحقیق کردم و با وجود مخالفت ها سر کردم. پدرم دوست داشت که حالا یا من یا مادرم چادری باشیم ولی خب تا اون موقع هیچ کدوممون سر نمی کردیم
نمی دونم چجوری بگم ولی واقعا انگار به سمتش کشیده شدم. کلاس زبان که میرفتم، میدیدم چند نفر از خانومای کلاس چادری هستن و چند نفر دیگه حجابشون یجوری بود و از نظر من مناسب نبود برای جو کلاسی که معلمش مرد بود. (من خدایی نکرده قصد توهین ندارم خدمتشون. که خودم میدونم خیلیا که مانتویی هستن اعتقاداتشون بیشتر و محکم تر از خیلیای دیگه که ادعای مسلمونی میکنن و تسبیح دست میگیرن و چادر سر میکنن. نه اصلا بحثم سر این نیست که کیا خوبن، یا کیا بد، ازین نظر بهش نگاه نکنید. هرکسی یه عقیده ای داره) واقعا تفاوت رفتار رو میدیدم که معلم مرد به خودش اجازه نمیداد که خانومایی که حالا وقار خودشونو حفظ میکنن، خیلی راحت رفتار کنه.
واقعا عاشق متانت و آرامششون شدم، دیدم وقتی باهم میریم جایی با یک امنیت خاصی راه میرفتن. دیدم واقعا به هر آدم بی سر و پایی اجازه همکلام شدن هم نمیدن، چیزی نمیگفتنا ولی خب تو رفتارشون میدیدم
آقا خلاصه دیگه رفتم تحقیق کردم و گشتم و کلی کلیپ دیدم و سخنرانی های آقای رائفی پور رو گوش دادم که خیلی تاثیر داشت. هرکاری که بگید کردم تا اینکه یه روز به خودم اومدم، دیدم واقعا دلم میخواد بپوشم، هم از نظر قلبی و عقلی بهش رسیده بودم. اون جبهه گرفتنا نسبت به چادر و حجاب تبدیل شد به یک عشق و علاقه که واقعا بعضی وقتا براش اشک میریختم و گریه میکردم التماس میکردم.
یه روز از طرف مدرسه رفتیم گلزار شهدا (دیگه قطعا دیدید گلزار شهدای کرمان چه صفایی داره و جای دنج و قشنگیه، البته قبل از شهادت حاج قاسم بود) واقعا موقعی که پامو گذاشتم توی گلزار یه احساس غریبی که انگار خیلی وقت بود گمش کرده بودم اومد توی وجودم. یه حس خجالت و شرمندگی که هیچ وقت نداشتم. رفتم اونجا با شهدا درد دل کردم و گفتم بهشون
تا اینکه یه روز صبح دیدم تلویزیون داره روضه حضرت رقیه رو پخش میکنه، نمیدونم کاملا ناخودآگاه رفتم سمت کمد و چادرمو برداشتم و پوشیدم و رفتم مدرسه. که دیگه از اون موقع تا الان روی سرم مونده هزار مرتبه شکر
خیلی طعنه و کنایه شنیدم، خیلیا میگفتن به زور باباش چادر سر کرده و باباش مجبورش کرده
میگفتن نکنه افسرده شده 😐😳
خیلی حرفا میزدم ولی اینو از طرف من داشته باش اگه پای عشق درمیون باشه هیچی نمی تونه جلودارش باشه
الان طوری شده که اگه سرم نباشه احساس میکنم هیچی سرم نیست.
الان دیدین معمولا مادرا چادرین دختراشون مانتویی، این مسئله بین منو مامانم برعکسه😂
خلاصه سرتون درد نیارم، اینو از من داشته باشید که شهدا نگفته رات میندازن البته اگه به صلاحت باشه
ببخشید طولانی شد. یا علی 🖐️🖐️