من ديگران رو كار ندارم ديروز تولد داداشم بود خودمگفتم كيك بگيرن برن پيش مامان حال و هواشون عوض بشه
نزديك بود مامان رو هم از دست بديم هنوز خطر بيخ گوششه بخاطر روحيه دادن بهش مجبوريم برگرديم به حالت قبل
عكساي تولد رو ميديدم و زار ميزدم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
بهت حق میدم هرچقدرم ازت ناراحت باشی و دلگیر حق داری شوهرت خیلی بی درک و بی معرفته
با شوهر و خواهر شوهرم رفتم مراسم مانان بزرگه تو مسیر آهنگ گذاشتن، جوک تعریف می کردن، تو مجلسم انگار رفته بودم عروسی
انگار نه انگار
بعضی از مردها پدر زن رو دشمن خودشون میدونن و به شدت بهش حسادت میکنن.
مخصوصا اگه دختر با پدرش صمیمی هم باشه.
غصه نخور خدا پدرتو رحمت کنه.
انتقام هم به فکرش نباش بیشتر خودت و روحت اذیت میشه.
سعی کن از این به بعد وقت و وجودتو صرف یه کارا و ادمایی که لیاقت دارن بکنی.
خیلی خودتو درگیر شوهرداری نکن.چون اونم خودشو درگیر تو نمیکنه انگار
عزیزم خدا رحمت کنه پدرتونو
بالاخره مردن برای همه هست .واقعا خودش هم فوت کنه دوست داره سریع فراموش بشه !؟
شما هم به هر قیمتی اشتباه کردی و رفتی مراسما
حالا اون داماد هست اما شما که دخترشون بودی .مثلا نمیرفتی میخواست چکارت کنه
اصلا نباید میرفت فقط کادوشو میفرستاد همین!!تازه صمیمی هم نبودن
شما به اون عروسي نبايد ميرفتيد وقتيم ك رفتيد بايد شاد باشيد
خدارحمت کنه! شوهر دختر خاله ی من مامانش چهل روزش نشد تو عروسیش بیریک میزد!😂.. اگر خیلی معتقدی خودتم نباید اصلا عروسی میرفتی! اما بیخیال باباتم راضی نیست شما غمگین باشید!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
