امروز اردو دعوت بودیم این شوهرالاغ من ی هفتس بامن برنامه ریزی امروز و داره دیشب خواهر۳۰سالش هوس کرده امروز تولد بگیره ک پول گدایی کنه طبق هرسال دیشب تا صبح از درد نخوابیدم صبح اشودم رفتم بیدارش کردم ۸باید اونجا بودیم یکم بغلش خوابیدم میگه با داد پاشو حاضرشو منم گفتم سرم داد نزن بعد بامن قهرکرده میگم مگه ۱هفتس برنامه امروز و نداریم صبح جمعه ای کوفتم نکن محل نداده خوابیده منم گفتم الان نمیری مهم نیس ولی ظهرم نمیری گفت تو نیا من میرم بنظرتون اگه رفت برم خونه بابام چیکار کنم پارسال تولد من ک شد کیک دادم دریغ از ی تبریک چ برسه کادو حالا هرسال هرسال ی ناهار میده کلی ول جمع میکنه من چیکار کنم
بره خونه خواهرش زنگ میزنم بابام بیاد دنبالم
خدالعنت کنه این قوم شوهرو لعنتیااانتا اسمشون میاد زندگی ماااشفته میشه ی هفته ارتباطو کم کردم زندگیم اروم بود دا دوباره سایه نحسشون افتاد تو زندگیم
بچه داری؟
من باشم خودم تنهایی میرم اردو تا شب 😃
حق باتوعه..گداییو خوب اومدی...یه سوال اگر خواهر برادرمادر پدرت تولد نگیرن تو پول میدی باز؟به عنوان کادو
بزن خودتو مریضی
بگو زیر سرمی
برو خونه مامانت بگو مریضی سر گیجا داری حالت تهوع اینا
دکتر برات حتما سرم مینویسه
بعد بگو بابات زنگ بزنه شوهر الدنگت
بیاد سریع
کوفتش کن خلاصه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
