تاپیک قبلی منو اگه خونده باشید گفتمنمیزارن برم بیرون و فلان
خودتون میدونین این چیزا با حرف زدن حل میشه ولی انگیزه ای واسه بیرون رفتن ندارم مخصوصا الان که باهمه دوستام قطع ارتباط کردم فقط توی یه رابطم که فقط وابسته شدم بهش.اون چندباریم که خواستم برم بیرون بخاطر فشار همین بودهکه هی میگف بیا ببینمت
همدیگرو تو این یه سال دیدیم ولی نه خیلی
حالا الان باز شروع کرد که تو ۱۸سالته نمیتونی بری بیرونو فلان منم گفتم شرایطم همینه گفت حیف الان نمیتونم یچیزاییو بگم نزدیک تولدته (واسم تولد میگیره)
چی بهش بگم بنظرتون چیکار کنم اصن
ازینطرف خودم میدونم دوماه دیگه که برم دانشگاه کاری باهام ندارن میگم تحمل میکنم اشکال نداره
نگین سنت کمه و این حرفا بخدا نیاز دارم به راهنماییتون