2726

حدود یک ساله بخاطر درسام کلا زیاد بیرون نرفتم امشب بابام گفت باید باهامون بیای بریم خونه داییت سر بزنیم دور بود خونشون از ما

اینم بگم چهار ماه پیش بینیمو عمل کردم البته ب کسی نگفتیم جز کسایی ک میومدن خونمون خودشون منو میدیدن 

داییم اینارو بعد یسال امشب دیدم

امشب زنداییم  جلو همه بلند بلند گفت عه سوگند جون شنیدم عمل کردی ولی اصلا تغییر نکردی الکی ک نگفتی ؟

گفتم ن چرا الکی بگم مگه مجبورم خب عمل کردم دیگه 😐

گفت ن دماغت مث اوله اخه کوچیک نشده بعدشم هرهر  بهم میخندید زنیکه 😔😔😔😔😔


دشمنی که راهت رومیبنده، شرافتمندانه تر از دوستیه که نیمه‌ی راه تنهات میزاره


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
میگفتی کنار مطب دوترم اتفاقا یه دکتر جراح چشم هستش فک کنم اب مروارید اوردی سری بعد که رفتم دکتر واسه ...

عالی بود😂

اگه‌امضامو‌میخونی‌میشه‌براسلامتی مادر و پدرم یه صلوات‌بفرستی❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730