لوازم ارایش بخریم ازاونجایی که خواهرم خیییییییییییلی مشکل پسنده وتو انتخاب رژخیلی سخت گیره من کلافه شده بودم واز مغازه زدم بیرون پیش اون مغازهه یه مغازه زیورآلات وبدلیجات بودرفتم که نگاه کنم دقیقاهمون جااا هم یه پیرمرد 70-75ساله نازنینی که مثل اینکه سید هم هس که همیشه همیشه اونجا بساطی داشت خلاصه داشتم به ویترین زیورآلات نگاه میکردم که یهو چشم خورد به صفحه گوشی دختر جوونی که جفتم بود(موبایلشم ازاین بزرگاااا بود)قشنگ زوم کرده بود رو پیرمرده وجوری فیلم میگرفت که کسی متوجه نشه!(با خودم گفتم نکنه دارم اشتباه میکنم )دیدم نه خانمه داره از عمد از پیرمرده وبساطیش فیلمبرداری میکنه!وهمین که پیرمرده سرشو میچرخونه این زوووودی گوشی رو میاره پایین !(راستش خیلی ناراحت شدم معنی این کارها واقعا چیه!به نظرم داشت به پیرمرده بی احترامی میکرد)دیگه نتونستم ورفتم جلو دختر ایستادم وبه چشاش نگاه کردم!(که من متوجه شدم وخجالت بکش)بیی شخصیت با تمسخر نگاه میکرد!(جالب اینجاست که دختره وضعش خووووووب بود خوب هاااا مثلا موبایل آنچنایی .مانتویی آنچنایی آرایش عجیب وغریبش!دستاش پراز تاتو بود)نمیدونم واقعا فازش چی بود وبرا چی این کارو میکرد؟!
بعد زودی دوستش یا نمیدونم خواهرش اومد (اون که خیییییلی قشنگتر وخوشتیب تربود)سمتش هی بهش میگفت چی شد چی گفت!بعد اون بیشعور بهش میگفت ولش کن بابااا بزار بریممم!