من بودم میرفتم ولی برای اینکه از دلت دربیاد با دوربین برو و یک عکس از بچش بگیر بنداز رو شاسی و بهش هدیه بده یا شرمنده میشه یا میفهمه همه بچه ها روزای اول ورم دارن و قیافه اصلیشون نیست
فک نکنم سمی جون بنظر خودم خیلی دلم کوچیک! یه تغییری که بعد زایمان کردم این بود بخاطر آرامش بچه م حاضر نشدم ناراحتی دیگران رو به خونه انعکاس بدم بودن کسانیکه روابطم خراب کنن ولی اصلا بروی خودم نیاوردم تا رو بچه تاثیر نداشته باشه باورت نمیشه باعث آرامش خونه شدم نه گله گی از خونواده کسی میکنم نه حرفاشونو میزنم انقدر آروم شدم
صهبا دقیقا تو فکرش بودم حتما ازش عکس میگیرم واقعا با حرفش دلم شکست.............اما من حرفی نمیزنم فقط نشونش میدم
حرف توی دلت رو بگو .... عزیزجان دنیا از نگفتن خرابه .... هر حرفی ک ناراحتت کرده به خودش بزن....
نه همین که بگه به باباش رفته عالیه.... همچین حالشو میگیری تا آخر عمر...فقط حواست باشه تو جمع و بلند نگی چون اگه واقعا به باباش نرفته باشه بقیه اینو میگن و حرفت کمونه میکنه!!! تو خلوتی و به خودش بگو تا اعصابشو خراب کنی
هاله جون این از خصوصیات مادر شدنه..مادرا همه چیزو میریزن تو خودشون که بچه هاشون در آرامش باشن
خواهش میکنم...
آره مهرنوش انگار خدا به آدم یه صبری میده خوشحالم این حس رو دارم
ممنونم از بچه های که به تایپیکم سر زدن
آفرین هاله جون ... ولی اوایل منم همین طور بودم ... شوشو فکر می کرد چه خانواده خوبی داره ... چقدر ماهن و من باید قدرشونو بدونم .... از وقتی سر کاراشونو و حرفاشون قیامت می کنم تازه فهمیده چه مادر و خواهر دسته گلی داره.... خخخخخ
هاله جون این واسه خودتم بهتره.من یه چند وقت حساس بودم و سر هرچیزی با شوشو بحث میکردم.عواقبش گریبانگیر خودم شد.زونا گرفتم دکتر گفت مال استرس و هیجانات شدید روحیه.سعی کن آروم باشی....
مرسی سمی جون 
مرسی مهرنوش جون
بنظر من برو عزیزم .کینه ای نباش دنیای دو روزه ارزش نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
