هم شوهرم هم من با خانواده ها قهریم ی اتفاق بدافتاد دیگه اشتی نکردیم یاس پدربزرگم بودشوهرم نیومدبعده ی ماه هم عروسیه برادرشوهرمه که منم نمیرم. حالا هفته بعد عروسیه پسرخالشه. نمیرم به نظرتون کارم درسته دیگه اره. مامانه بیچارم هی میگه اشتی کنیم و شوهرم نمیکنه اون اتفاق بد دوماه پیش بود و ی جورایی مامان بابام باعث شده بودن و...
داری راه. بدی و انتخاب میکنی بنظرم با شوهرت ب مراسم فمیلش برو حتی اک شوهرت نیومد با زبون بگو من دوستت دارم و میخام زندگیمون خوش باشه ازین حرفا بزن تا اونم رام شه اشتی کنه