مادرشوهرم بالاسرمونه ۳ساله عذابم میدن و دعوا و شوهرمم همه ش پشته اونو میگیره تاپیکای قبل نوشتم...
این دعوا اخری باز سرمادرشوهر بود رفته بود همه جا پشتمون حرف زده بود بعد میگفت من نبودم بااینک همه گفتن اومدی چرا دروغ میگی...شوهرمم زنگ زد ب داداشم ک بیا خواهرتو ببر بچه مم ندادن منم هیچوقت جا نمیزاشتم اما اینبار دیگه اومدم چون زیر کتک خوردن له شدم
حالا پیام داده بیام دنبالت...چیکار کنم بالام گفت نرو تاوقتی جدا نکرده خونه شو
نرو
نرو
فک کنم پدرت درست میگه
به حرف پدرت گوش کن.
شرط بزار بياد مشاوره همينجوري نرو كه باباتم خورد نشه
مشاور خوب كمك ميكنه خيلي خيلي
به طلاق فكر نكن به خاطر مادر شوهرت
تا وقتی خودت ب خودت احترام نزاری همین اشه و همین کاسه ...نرو
بعدم این باور رو تو خودت رشد بده ک اونی ک پشت سرت حرف میزنه حتما خودش رو کوچیکتر از تو میدونه ک میخواد احترامت جلو بقیه کم کنه تا برا خودش احترام بدست بیاره پس برات مهم نباشه چی میگن فقط ب خودت برس ورزش کن ب موهات و ناخونات برس نوع لباس پوشیدنت رو عوض کن جذاب باش تا جلو چشم شوهرت اینقدر جذاب باشی ک حتی دلش نیاد دست روت بلند کنه
الان بهترین وقت ی بار خودتو راحت کن دیگه نرو تا جدا نشه.یا برو پیش مشاوره حتما
حتما خونه ات رو جدا کن و حتما مشاوره برو
ب حرف بابات گوش بده
خواهرمن بری اونجا بازعذابات شروع میشه. منم دوستم شرایطش مثل توبود اما پافشاری کرد نرفت تا خونشو جداکرد الان هیچ مشکلی نداره رابطشم باشوهرش عالی شده چون کسی نیست دخالت کنه
نرو
الان بچت پیش اوناست؟ شیرخشک میخوره؟
ببخشيد مشاوره چيه تو لانه مار سمي زندگي ميكنه من جاي تو. باشم پام يكروز تو اون خانه نميگذارم باز روزگارت همانه بگو خانه جدا بگيره حتي يك اتاق
وا الان پرسیدن داره نرو شرایط چه فرقی کرده که میخوای برگردی؟؟
