شوهرم روستاییه . یه نون های خشکی دارن ،آب روش میریزن .
به من گفت آب بریز ،به شیوه ی خودشون ریختم
داد میزنه :این چه طرزشه ،خرگاو بی شعور! انگار دنبال بهونه س .
بهش پیام دادم گوجه کمه .تا بگیره .
میگه نگفتی بخرم و فحششششش م میده .😯چن وقت پیشم با منشیشون دوست شده بود اما طلاق نگرفتیم .