عیب نداره قبول کن بعدش بزار کنار بده به ی فقیری چیزی نمیخوای استفاده کنی ولی نگو به شوهرت هم جایگاه شوهرت و میبری بالا هم خودتو تو دل شوهرت جا کردی بخاطر شوهرت بگذر از این من مادر شوهرم جوراب پاره هم مسخره کلی تشکر میکنم اونم خوشش میاد همش میگه سارا دل آدمو نمیشم که از بقیه عروسان بیشتر دوستش دارم ولی من روی بچه حساسم بهشون تذکر میدم
عجبا تازه قدیمیا که بیشتر حساسن میگن وسایل عروس حتما باید نو باشه حالا این پارچه کهنه رو رو بالشتی کرده واس عروس
ميخوام ناراحتيمو نشون بدم اينكه به همه همه چيز ميده به من ميرسع فقط در حال پيچوندنه!!! بعد كلا يجور رفتار ميكنه انگار من ميخوام ازش بدزدم دقيقا ٢٠ تا مرغ خوري داره كربلا رفتني واسش اوردن گفتم چخبره اينا از مد رفته بده بچه ها استفادع كنن ديگه داد زد نه نه خودم لازم دارم دست نزنا
اخ یادم انداختیا...مامان من دو دست رختخواب درست کرد بقدری زیبا و باکلاس...مادرشوهر م گگفت منم درست میکنم دو دوست....روزی ک همسرم اومد رختخوابارو برد خونشون...مامانش گفت باز کن ببینم...منم با خوشحالی باز کردم..خواهرشوهرم جیع زد واییی چخوشرنگن.من اومدم این نارنجیه رو برام پهن کن....مادرشوهر م اخماشو کرد توهم با مسخرگی گفت ایناروو مامانت درست کرده...میدادی لحاف دوزی...من گفتم خیلی زحمت کشید دوسشون دارم....مننطر موندم ببینم خودش چی میده..خداشاهده پارچه کهنه زیرش انداختخ بود..رنگ رو تشکم بشدت حال بهم زن بود....بعداز عروسی خاله هام اومدن خونم ..جاهارو انداختم..با ایتکه نمیدونستن جریان چیه گفتن ما رو این تشکا نمیخوابیم
آخه بد جا و بد موقع داری نشون میدی. خودتم ب دردسر میفتی. خب وقتی میبینی خسیسه چرا میگی بده بچه هات؟ درسته تو از روی دلسوزی میگی ولی اون فک میکنه چشمت مونده به ظرفاش. بیخیال باش.
والا به ماهم 8ماه عقد بودیم یه هزاریکادو ندادن😓😓😓هییییچکس.نه عیدی نه روز زن هیچی.شوهره داداونم درحد کم.یه پنج هزاری شاباشم ندادن بهم.اینجا میگن طلا داد و پول داد و لیاس داد.یه چادر پیرزنی زشت داد بهم سرعقد ماه بعدم ازم پس گرفت😓😓😓
عاشقتم كه جواب همه قسمتارو دادي!!! راستش مادرشوهرم از روز اول روي خوش بع من نشون نداد با ازدواج من مخالف بود منم روااي اول تصميم گرفتم كاري كنم كه پشيمون بشع و بگه چه دختر خوبي احترام بود كه ميذاشتم بي احترامي بود كه ميديدم يعني محل سگ بهم نميدادن اخرا كه ديدن صدام در نمياد. يگه بي احتراميا زبوني و علني شد جديدنم كه فهميدم طلاهاشو فروختع دادع اون يكي پسرش با اينكه ما عروسيمونه و چقدر لنگيم البته طلا خودشه اختيارشو داره ولي در كل ميخوام بگم محبتاي من كار بع جايي نبرد و بدتر شدن كه بهتر نشدن منم ديگه ميخوام سرد بشم شايد اينجوري كمتر اذيت بشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
