بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
خوشگلم واسم صلوات میفرستی؟ کاش راه دوری بین ما بود🚶کاش سرنوشت ما جدا بود↕از تو فکر من رها بوده🙍گر ندیده بودمت ای یار🙌عشق دیدی خانه ات خراب است💒عشق هر چه گفته ای سراب است💖ای چه حق انتخاب است ❓که ندارم خبر از دلدار❕تو همانی که رگ خواب مرا میدانی😴تو همانی که به درد دل من درمانی💊باورت کردمو گفتی تا ابد میمانی👫دیدی آخر که تو رفتی و من اینجا ماندم💔دیدی اخر که ز پرواز دلت جا ماندم🚁تنها یار بی کسی ها دیدی تنها ماندم😢دل💖توبه کردی و شکستی دل💔با چه رویی عاشق هستی😍تو امید به هر که بستی💑رفتو آخرش شدی تنها👤من یک غم ادامه دارم😖من بغض آخرین قرارم😧که هنوز در انتظارم😧برسی به داد این شبهام🌃تو همانی که رگ خواب مرا میدانی😴تو همانی که به درد دل من درمانی 💊باورت کردمو گفتی تا ابد میمانی😍