امروز رفتم پارک،همه نیمکتا پر بود، رفتم پیش ی آقاپسر 25,6ساله نشستم، بعد یمدت دیدم خیلی ناراحت بنظر میرسه، چهره خیلی مهربونی داشت و خیلی خجالتی بود. گفتم شکل داداشمی و خلاصه باهام درد دل کرد.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
این وضع اقتصادی واقعا جوونارو نابود کرد درسته خدای روزای ارزونی خدای روز گرونی هم هست ولی خب سخته😔میخوان ازدواج کنن نمیتونن کار پیدا نمیکنن پول ندارن بنده خداها دیگه چی از روح و روانشون می مونه
شکر خدا که در پناه حسینم❤ عالم از این خوبتر پناه ندارد❤السلام علیک یا اباعبدالله الحسین...