2726
عنوان

حاظرید طبقه بالای مادر شوهرتون زندگی کنید ؟

| مشاهده متن کامل بحث + 25320 بازدید | 794 پست

مگه میخوای با باباش ازدواج کنی میگی باباش کارمنده نمیتونه خونه بخره؟؟؟؟ مگه باباش باید برای بچه هاش خونه بخره؟؟؟؟ چه حرفای عجیبی میشنوم 

هر کس تمام حق الناس هایی که دیگران بر گردنش دارن ببخشه منو ریپلای کنه سه مرتبه توحید میخونم هدیه به امام زمان از طرف شما☘ با خدا معامله کنیم🌱
طبقه بالا بودم فرار کردم یعنی فرار ها بخاطرش هر روز میگم خدایا شکرت😂 اولا بستگی به درک شعور طرفین ...

خوشبحالت چجوری رفتی

فقط 9 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
🌸🙂ممنون میشم اگر برای شادی روح مادر نازنیم و پدر عزیزم صلوات بفرستید🌸🙂

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

عزیزم من الان دو ساله دارم زندگی‌میکنم.مشکل خاصی نداریم با هم.یعنی تا خالا رومون تو روی هم باز نشده.نا گفته نمونه که خونه ی طبقه ی بالای مادر شوهرم واسه خود شوهرمه.و اینکه ادمای بدی نیستن و پدر شوهرم خیلی ام هوامو داره.منم از همون اول جوری رفتار کردم که مرزارو معین کردم و نذاشتم از همون اول دخالتی تو زندگیم بکنن.شوهرمم کاملا مثل من فکر میکنه و یه جورایی حرف حرف منه.😃خلاصه یه سری مشکلات ریز داره ولی از اجاره نشینی بهتره با این کرایه ها.منم اول به شوهرم گفتم بدیم اجاره خودمون یه جا دیگه رو اجاره کنیم.اما کلی داخل خونه خرج کردیم و اصلا دلم‌نمیاد بدمش دست مستاجر.شمام فقط به طرفت نگاه کن اگه ادمای خوبی باشن مشکلی پیش نمیاد.

2728

من ده سال نشستم، همسرم شرایطش مثل همسر شما بود خانواده نمیتونست کمکش کنه ولی رو خودش میشد حساب کرد البته شخصیت محکمی داشت و اجازه دخالت نمیداد خانوادشم خوب بودن منم هر وقت چیزی باب میلم نبود با خودم میگفتم اگه خانواده‌ی خودم بودن چیکار میکردم، ... خود به خود نصف قضیه حل میشد بعدم با احترام نظرمو میگفتم 

شعر من بی بال وپر نیست، از سر شوق تا ابتدای کنج لبت پر میکشد

قبلا یکی رو دوست داشتم که حاصر بودم باهاش هرجا زندگی کنم چ برسه ب طبقه بالای خانه پدرش.... اما خوب قسمت نبود. با همسرم ک آشنا شدم بیشتر آون علاقمند بود و من عقلانی تصمیم گرفتم نه تنها حاصرنیودم خونه شون زندگی کنم بلکه شرط هم گداشتم زیاد نیان خونه ام . تحمل خانواده شوهر کارساده ای نیست عزیزم باید خیلی عاشق باشی که خیلی چیزا رو نبینی .... عقلانی باشه حاضر نیستی ریخت شونو تحمل کنی

💑

عزیزم بنظرم نزار تو دلتو خالی کنن باید دید خانواده شوهرت چجور آدمایی هستن من الان دوساله طبقه بالای مادرشوهرمم اصلا کاری باهام نداره تازه بیرون میرم خیالم راحته که حواسش به خونم هست یه موقع نتونم برای خرید برم بیرون چیزی بخام ازشون میگیرم. درکل نباید همه رو یجور دید شرایط خودت وخانواده همسرتو بسنج و تو این شرایط اقتصادی کرایه ندی خیلی زودتر میتونی پس انداز کنی و خونه بخری 

بله.اگه خانواده خوبی باشن و خودِ طرف جوهر وجودیش اصل باشه چرا که نه

همینکارم کردم.البته که همسایگی با خانواده شوهر مشکلات و مسائل خاص خودش رو داره.اما خب وقتی شوهرت خوب باشه و مامانشم اهل کرم ریختن نباشه،ادم قبول میکنه

۷ سال با مادرشوهر بودم.بعد کمک کردن بهمون خونه خریدیم.منم وقتی ازدواج کردم شوهرم خودش بود و لباسای تنش.تازه فارغ التحصیل شده بود و هر چی کار کرده بود خرج شهریه و  کتاب و ...کرده بود.البته که من ریسک بزرگی کردم اما خدارو شکر که انتخاب درستی کردم.من از زندگی آرامش میخاستم و رفاه نسبی.شکر خدا بهتر از تصوراتم بود همه چی.

سعدیا گفتی که مهر ش میرود از دل ولی...مهر رفت و ماه آبان نیز آرامم نکرد

اگه خوب شناخت داشته باشم از خانواده اش چرا میرم اخلاقشون خوب باشه ولی خیلی ریسکه

من خونه مادرشوهرم میشینم ولی تو یه خونه نیستیم دو تا خونه فاصله امه با نزدیک ۴سال زندگی اینجا فهمیدم اگه برم بالا سرشونم شاید همینطوری باشه که الان هستند ولی خب خونه خدا کجا تو یه ساختمون کجا

عزیزم بستگی داره همسرت فرزند چندم خانواده باشه و اونا فرهنگشان چطوری باشه اگه بچه آخره که اصلا نرو چون بسیار بهش وابسته هستن و هر کار داشته باشن آویزون هستن و خلاص شدن از اونجا خیلی سخت میشه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

الله اکبر 🤯

7۷7 | 22 ثانیه پیش
2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز