سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب
من ی لباس دوختم ۱۶متر پارچه برد اینقدر ک چین خورد البته با استرش ی لباس دیگه دوختم چین دار چه ...
عرض پارچهها متفاوته. بعضیا ۱۲۰ هستن. بعضیا ۱۵۰
کشی هم باشه باز هم تاثیر میذاره
عزیز مادر سه سال از انتطار من میگذره و تو هنوز نیومدی. نمیدونی چقدر دوست دارم تورو به آغوش بکشم و عطر تنت رو استشمام کنم؛ اما افسوس که سهم من هرماه بیبی چک کاذب و تیتر بتای ۱.۱ لعنتی هست. فکر کنم دیگه خسته شدم. نه میخوام برم عمل و نه دکتر، چون فهمیدم خدا هم با من سر لج گذاشته، که اگه نذاشته بود بیبیچکام مثبت نمیشد و آزمایشام منفی.💔💔
عرض پارچهها متفاوته. بعضیا ۱۲۰ هستن. بعضیا ۱۵۰ کشی هم باشه باز هم تاثیر میذاره
اهان مررسی
سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب