بچه ها امان پسره قبول نمیکنه ک جواب منفی بدیم بهش میگ ابروتونو میبریم😔خیلی اشتباه کردم اولش همه چی با عشق بود با چشای بسته باهاش ادامه دادم الانم میگم تا پای جونم عاشقشم ولی متاسفانه بعد کلی اسرار از طرف من خونوادش اومدن جلو خونوادم قبول نمیکنن چون واقعا خونوادش اصلا بضاعت مالی خوبی ندارن الانم دیشب بابام نصیحتم کرد گف دخترم نمیتونی با کسی زندگی کنی ک هیچ پولی نداره فقط یه مغازه داره ک دوتا برادر توش باهم کار میکنن راسمیگ 😔اخه چجوری قبول کنم الان فهمیدم بچگی کردم همه چی ک عشقو دوستت دارم نیس ولی الان ک حتی منم مخالفت میکنم مادرش میگ فراریت میدیم ابروتونو میبریم باید قبول کنی من واقعا عشق چشو گوشمو بسته بود ولی الان ب خودم اومدم فهمیدم نمیتونم خوشبختش کنم خودمو میندازم دستی دستی تو چاه اخ چجوری از این خونواده لعنتی راحت بشیم😔