معلومه خوشحال میشم
ادمای بدجنس و ظالم باید تقاص پس بدن اونم زیاد و همیشه هم میگم خدا جوابشونو بده تا ما با چشم خودمون ببینیم
من ی بار تو دوره دانشجویی ترم اخر تازه عقد کرده بودم ی کار مشترک داشتم با دوست خیلی صمیمیم شوهرم از راه دور میومد شش روز افتاد فرجه قبل امتحانام همه وقتمو گرفت اونم نمیدونم رو چ حسابی گفت من رفتم کتاب جور کردم تو باید بشینی پاش بخونی و بنویسی همه بارش افتاد واسه من تا صبح بیدار بودم پنج شب ولی سر جلسه امتحان استاد گفت همتون راجبه پروژه هاتون باید دقیق واسم شرح بدین منم سر جلسه اصلا راهنماییش نکردم نمرش افتضاح شد ولی خدا ببخشدم دلم نسوخت که هیچ خوشحالم شدم چون واقعا انتظار نداشتم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
بعد از اومدن این اقا پسر جو گروه خیلی سرو سنگین شد آخه ایشونم از وقتی وارد گروه شد شروع به تعریف کردن از خودش و تحقیر کردن بقیه مثلا هر کدوم از بچه سوال درسی میپرسید از بقیه میگفت وای تو چقد خنگی جواب اینم نمیدونی به این راحتی مرتب میگفت بدون شک من یکی از رتبه های زیر ده ارشد هستم و از الان بخودتون افتخار کنید ک با من همگروهین مرتب پی وی دخترا میرفت و همشونو تو گروه به اسم کوچیک صدا میزد هرچند بااین هممون دختر بودیم همو با فامیل صدا میزدیم خانم فلانی و... پی وی منم میومد بش میگفتم نیا من شوهرم حساسه و گوشیمو ممکنه چک کنه ولی هر چند وقت یکبار میومد پی وی
خلاصه مرتب بچه ها رو تحقیر میکرد مثلا بمن میگفت تو ک شوهر داری دیگه درس خوندنت چیه یا مریم تو خیلی هوشت کمه کنکور نده بنظرم یا یکی دیگه رو مسخره میکرد ک تو خیلی مونده بمن برسی 24ساعتم آنلاین بود تااین ک بچها کم کم لفت دادن و گروه از هم پاشید ...
تمومش کن لعنتی😑😂 خوابم میاد😑
خلاصه کنکور فرا رسید و ما بیصبرانه منتظر جواب کنکور بودیم و اینقدی ک نتیجه این آقا برامون مهم بود نتیجه خودمون مهم نبود بلاخره نتایجو زدن و بچه ها کم و بیش رتبه های خوب اوردن بعضیا دانشگاه دولتی قبول شدن بعضیام آزاد بعضیام سال بعدش قبول شدن و اما این آقا!!! رتبش شد 31000و هنوز ک هنوزه هیچ جا قبول نشده تاحالا از شنیدن خبر شکست هیچ کسی به اندازه این خوشحال نشده بودم و امیدوارم افرادی مث ایشون ک دیگران رو تحقیر میکنن و خود برتر بینن هیچوقت بجای نرسن.
من خیلی منتظر بودم مردی که بدبخت شدم براش شکست بخوره اما الان نمیخوام دیگه برام مهم نیست. بره پی کارش
عروسی جاریم به هم خورد...ایییییییی دلم خنک شد..آخه خیلی داشتن بینمون فرق میزاشتن..اونا عقدشون هم خوب بود.اما من نه عقدم .و نه عروسیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
