2733
2734

تالار هم خیلی خوب بود، مادرشوهر بی مزه ام ارایشگاه نرفته بود و دوستش درستش کرده بود ک البته بهتر از قبل بود، دیجی هم مسخره بازی زیاد دراورد چون دوست مادرشوهرم بود، ولی خب در کل راضی بودم، پذیرایی و شام و رقص و همه چی عالی بود، دوست داشتم شاباش شوهرم چیز بهتری بده ک متاسفانه دستش خالی بود و پول میداد و منم بعد هربار رقصم پولارو میدادم بزاره جیبش و بازواسه رقص بعدی بده😅 رقصمم خوب بود و شوهرمم خوب میرقصید، داخل تالار اتیش بازی سرد موقع رقصم روشن کردن و خیلی معرکه بود، 

واسه جهیزیه : جهیزیه ام در حد معمول خوب و مناسب بود، لوازم برقی و همه چی کامل بود، پرده خونم فوق العاده بود البته مادرشوهرم از طرف خودش هدیه گرفته بود، فرش هم یه سه در چهار انداخته بودیم و اطراف خونه در حد یه متر باز بود، خونمون سرامیکه، بوفه هم نگرفتم چون سره کابینتام جا واسه لوازم تزیینی بود و بوفه رو بی کلاسی میدونستم، عمه شوهرمم گفته بود چرا یه فرش داره، چرا بوفه نداره، به مادرشوهرم گفته بود چرا خودت پرده خریدی ک مادرشوهرم گفته بود به تو ربطی نداره عروسمه دوست داشتم بخرم، واسه فرش هم گفته بود دوست نداشته خونه ش مسجدی باشه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

صبح عروسی خداروشکر هیچکسی دره خونمونو نزد، دو روز بعد  با شوهرم رفتیم مغازه و یه دست پارچه مجلسی واسه مامانم و یه دست برای مادرشوهرم خریدیم، جفتشونو کادو کردیم یکی واسه مامانم بردیم و بعد از ظهرش واسه مادرشوهرم بردیم ک مادرشوهرم فوری رفت توی اتاق باز کرد، فکر کنم با خودش فکر کرده دستماله😅 البته منم به همون منظور براشون پارچه بردیم ک شک و شبهه ای نباشه و حرفی هم ازش نشد

2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز