یا فقط من اینجوری ام؟هیچی لذت نداره هیچی خوشحالم نمیکنه ۲۳سالمه و الان ۱۰ساله هیچی از زندگیم نمیفهمم،تظاهر ب خوشحالی میکنم ولی ته دلم هیچی برام ذوق و شوق نداره،ارایش میکنم لباس نو میخرم ولی هیچی هیچی،انقدر ک بی حسم نسبت ب همه چی،جاهایی ک میرمو یادم نمی مونه هیچ آدرسی یادم نمی مونه،ولم کن گم میشم توو خیابونا،حس میکنم مرده ی متحرکم،دو ساله عقدم دلم ب هیچی خوش نیس ب شوهرم محبت میکنم ولی حس میکنم از ته دلم نیس و ظاهریه،بخدا دوسش دارم ولی نمیدونم چرا من این مدلی ام؟!شوهرم پسره مهربون و خوشگلیه نگاش میکنم قند توو دلم آب میشه ولی نمیتونم براش غش و ضعف برم اخلاقم اصن یجوریه،نمیدونم چرا انقد دل سردم؟دوس دارم واسه شوهرم ادا بازی دربیارم مثه رنوشوهرای دیگه باهم برقصیم باهاش اهنگبخونم،بارها ازم خواسته ک براش آهنگ بخونم صدامو موقع خوندنه اهنگ بشنوه ولی بعده دوسال باهاش رو در واسی دارم ن رون میشه براش آهنگ بخونم ن روم میشه جلوش زیاد برقصم،من مشکل دارم؟؟؟افسردم؟کسی مثه من بوده یا هس؟