تو تاپیک قبلی هام گفتم موضوع از چ قراره. شوهرم جلو مادرش منو خانوادم رو شست و گذاشت کنار.سه روز پیش. چون ی شهر دیگه بودم و مادرش بود هیچ واکنشی نتونستم بدم. صبر کردم بیایم خونمون. راستش الان ک اومدم خونمون همه ی کارایی ک میخاستم بکنم یادم رفت. ولی نمیخام دیگه. دوتا بچه کوچولو هم دارم. ب نظرتون زنگ بزنم پدرم بیاد خونمون؟ بگم اذیتم میکنه؟ چکار کنم؟
یک سئوال دارم از ظاهر شوهرت راضی هستی؟ قیافه و هیکلش ببخشید اصلا به نظرم جالب نبود. اصلا متوجه نمیشم ...
شوهرش پولدار خخخخخ ..یه چیز بگم تا پشیمون نیومده پاک میکنم تا بیشتر به شوهرش حساس نشه البته شوهرش خوب به نظرم ..... چند روز پیش یکی تایپیک زده بود وای اگه بدونی شوهرش چه جوری بود داغون بود 😖😖😖 خیانت کرده بود بااینکه زنش خیلی زیباتر از اون دختر مطلقه بود . گفتم پولدار شوهرت گفت بد نیست وضعمون .دوره زمونه بدی شده
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔
در حریان تاپیکت بودم فقط میتونم بت بگم خدا صبرت بده من بودم خودکشی میکردم از من کیشنوی با پدرت در میون بزار تا بفهمه بی صاحب نیستی اون ی ریز حرف بزنه تو ساکت واستی اونوقت بعصیا میگن نه نگو ب پدرت واس چی بعضی موقع ها لازمه ی بزرگتر بیاد کمکتون بش بگو پولداری خب چرا مینازی اخلاق نداشته باشی بعد منم ی زن بگیریکارمند اونم از دست ی ریز حرف زدنت و قر زدنت ولت میکنه ب پولتم نگاه نمیکنه اقای نسبتا محترم