تو تاپیک قبلی هام گفتم موضوع از چ قراره. شوهرم جلو مادرش منو خانوادم رو شست و گذاشت کنار.سه روز پیش. چون ی شهر دیگه بودم و مادرش بود هیچ واکنشی نتونستم بدم. صبر کردم بیایم خونمون. راستش الان ک اومدم خونمون همه ی کارایی ک میخاستم بکنم یادم رفت. ولی نمیخام دیگه. دوتا بچه کوچولو هم دارم. ب نظرتون زنگ بزنم پدرم بیاد خونمون؟ بگم اذیتم میکنه؟ چکار کنم؟
منطورم اینکه شوهرت به خاطر یه کاسه اجیل دعوا را ننداخته خیلی چیزارو عقده کرده یه دفعه خودشو خالی کرده مشکلش با داداشتو یا اون روز که ساپورت پوشیده بودی ناراحت شده بود از دستت . صد در صد یه چیزای دیگه هم بوده که همه رو جمع کرده یه دفعه اینجور قاطی کرده....
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔
منطورم اینکه شوهرت به خاطر یه کاسه اجیل دعوا را ننداخته خیلی چیزارو عقده کرده یه ...
آره درسته. خیلی حالم خرابه. تو خونه هم موندم بیشتر اعصابم خورده. اصلا دیگه حوصله دعوا ندارم. خسته ام.خیلی خسته. خیلی خسته. همه از رفتار شوهرم ناراحتن. ولی شوهرم حق رو ب خودش میده. خیلی چیزارو نباید خاله و مادرش میفهمیدن ک فهمیدن
منطورم اینکه شوهرت به خاطر یه کاسه اجیل دعوا را ننداخته خیلی چیزارو عقده کرده یه ...
آره درسته. خیلی حالم خرابه. تو خونه هم موندم بیشتر اعصابم خورده. اصلا دیگه حوصله دعوا ندارم. خسته ام.خیلی خسته. خیلی خسته. همه از رفتار شوهرم ناراحتن. ولی شوهرم حق رو ب خودش میده. خیلی چیزارو نباید خاله و مادرش میفهمیدن ک فهمیدن
بچه ها امشب بعد شام همه میخان برن خونه عموش. جاهل نشون پسرش دعوت کرده. صد درصد شوهرم نمیاد ب من بگه بریم. شاید بگه بچه هارو حاضر کن ببرم. ب نظرتون چکار کنم. حاضر کنم بدم ببره اگه گفت؟ شایدم نگه.میخام پیش بینی کنم.
بچه ها امشب بعد شام همه میخان برن خونه عموش. جاهل نشون پسرش دعوت کرده. صد درصد شوهرم نمیاد ب من بگه ...
شاید خودشم نره به احتمال زیاد
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔