من یک سالی هست ک خونه مادرم زندگی میکنم چون خونه خریدیم مستاجر توش بود مجبور شدیم بمونیم تا موعدش تموم شه ک تقریبا سه ماه دیگه میریم خونه خودمون.تو این ی ساله دهن بنده سرویس شده هر کی اوند چهار تا متلک گفت و حرف زد راستش پول نداشتیم بریم اجاره نشینی مادرمم خودش اصرار کرد ک بیا اینجا.حالا خاهر برادر ریختن تو جون من این خاهرم ک ی دختر و پسر داره دیگه شورشو دراورده و گند زده ب زندگی من.از چهارشنبه میان میومون تا شنبه دست ب سیاه و سفید نمیزنن ن خودش ن بچه هاش میان میگن غذاتون کی اماده میشه جامو بنداز منم ی پسر بیست مااهه دارم چند روز دیگه زایمانم دارم یعنی نمیگه خاهرم حاملس یا جفتش پایینه یا خسته میشه با بچه کوچیک و ..اصلا پسرش هفت سالشه بچمو میبره تواتاق میزنه میگم جرا میزنی میگه دست میزنه ب توپم خاهرم جیزی نمیگه منم چون اینجا سربارم لال میشم حالا دخترش افتاده وسط رو مخمه
خاهر برادرا هم دگ بو قدیمو نمیدن
وا چع خاهری
ای وای چه شرایط.سختی😔😔😔
دیگه خواهربرادراهم بیرحم شدن
بیخود کرده ...سربار مادرتی ن اونا گناه نکردی ک باید نوکر بقیه بشی بعدشم دفعه بعد اومدن برو خونه مادرشوهرت اونجا نمون
اخ از بی پولی
قبل از عید بهش گفتم بیا کمک خونه رو مرتب کنیم گفت ب من ربطی نداره 15سالشهپسرشم گفت ب ما چه بچه خودت ریخته منم گفتم واقعا بی تربیتید.خاهرم و مامانم رفته بودن بیرون اینا ک از بیرون اومدن دخترش برمیگرده میگه خاله ب من گفت پدرسگ....خاهرم و مامانم با من دعوا ک چرا گفتی هر جی قسم خوردم ک نگفتم مامانم گفت لیلیپوت بخاد بگه میگه نگفته ولی خاهرم گفت ن حتما حتما ب بچه ی من این حرفو زده و پشت دخترش دراومد و تموم شد منم دلم خیلی شکست دیگه ادامه ندادم گفتم بعد از اون هر وقت اومدن خونه مامانم من دیگه باهاشون کاری ندارم مثل کوزت میرم اشپزخونه و حمالی میکنم تا شب ک برم بخابم فقط سلام و خدافظ حالا چند وقت پیش زنگ زده ک ما نمیایم چرا با دخترم دست ندادی؟
خوب چرا انجام میدی؟ وقتی دستور میدن توجه نکن خودت باید مراقب خودت باشی و دلت واسه خودت بسوزه چرا بیخودی سرویس میدی هر کی هم بچتو زد بزن تو گوشش ستاره دور سرش بچرخه!!! خودت مظلوم بازی درمیاری سواری میگیرن ازت
تویه خونه بامادرتی یا طبقت جداس
خونه مال مادرتونه به بقیه ربطی نداره.به نظرم شمام مظلوم نباش با احترام جوابشو بده مطمعن باش برای مامانتون سربار نیستی مامانا خوشحالم میشن اکثرا!
بگو دکتر استراحت مطلق داذه دیگه از سر جات بلند نشو سلامت خددت و نینی فقط مهمه
تو از قبل عید اخلاقت بد شده اخه قبل عید میگفتم میخندیدم حمالی میکردم اللن دیگه ن ی کلام حرف نمیزنم ک مبادا برن بگن اومدیم خونه مامانمون این اینجا مونده اینجوری میگه اونجوری میگه خودمم دلم خیلی شکسته چرا دختز من میاد باهاش دست نمیدی چرا درست حسابی سلام علیک نمیکنی منم دیگه قاطی کردم گفتم از من خوشت نمیاد نیاد ب درک ن با من ن بچه هام ن شوهرم سلام علیک نکن.من سه ماه دیگه میرم خونه خودم رو سیاهیش برای تو هست ک ی ساله هر چی از دهنت دراومده بار من میکنی دیگه هم با من رفت امد نکن.من با این وضعیتم مگه مترسک دختر توام ک هر روز ی حرف درمیاره ی بار دیگه پشتم چیزی بگی خودت یا دخترت میزنم تو دهنتون.
اعصابم خیلی خرد شده واقعا شرایط بدی دارم ب جای مرحم زخمه زخم همش میگه شوهرت کس و کار نداره بری اونجا یا مادرشوهرت ی زنگ نمیزنه یا شوهرت خیلی مادرشو دوست داره نمیخاد زحمت بده بری دو روز اونجا بمونی اویزونه ماست دیگه و خیلی حرفای بدتر ازاین
ارسال نظر شما
