شوهرم رفته شمال واسه ساخت ساز ویلا ،البته 3ماهه که سه روزه میره میاد،گیرداده بگومامان بابات یایکیشون بیان پیشت،تاخونه بابام 4دقیقه شایدم کمترراهه!اپارتمانی هستیم وشوهرم میگه دلم هزارجامیره شب ! ولی من اینجوری راحت ترم تی وی میبینم خوراکی میخورم میرقصم فیلم خنده دار میبینم کیف میکنم توتنهایی باخودم ! زنگ زد گفتم نمیخوام کسی پیشم باشه!گفت پیشتون باشه؟مگه کسی پیشته!گریم گرفت گفتم کی پیشمه؟گفت دروغ نگوخودت گفتی پیشمون ! گفت چرانمیفهمی نگرانتم ذهنم همش پیشته که چیزیت نشه! چه کنم ؟انگ پیشمون هم بهم زد😔😔😔😔😔 توناپیکای قبلی گفته بودم که نامزدش بهش خیانت کرده بود ،انگار منم اونم ...الان چیکارکنم بگم بیان مامان بابام؟البته مادرپدرم ازخداشونه بیان چون اوناهم دل نگران میشن