بچه ها شرایط حامعه خیلی سخت شده ...
ما خیر سرمون خونه خریدیمپارسال که راحت شیم از مستاجزی ..اما افتادیم توی قسط و با این گرونیا حتی یه ابرو برداشتنم باید قبلش فکر کنیم ...
خوش بودن هم سخت شده ...
اما من تظاهر میکنم به خوش بودن
فقط میخوام شوهرم خودشو نبازه ...
شبها برنامه ی شکرگزاری از نعمتها مونو داریم تا بازم سرپا بمونیم ...
ورزش دونفری هم باعث میشه روحیه مون خوب بمونه ...
سخته ولی ممکنه ...
خیلی چیزای خوب هم هست که رایگانه
مثل تماشتی طبیعت
مثل آغوش و بوسه
مثل پیاده روی و تماشای طلوع خورشید
مثل دعا ...
هرچند ذهن خلوت میخواد اما بازم باید ایجادش کرد ...
اگه شرایط بده فقط مواظب روح و روان مون باشیم که بدتر نشه ...
فقط بر باعث و بانی ش لعنت ...