سلام میخوام حرف دلمو بزنم من فامیل پدریم دخترا اکثرا سن بالا ازدواج میکنن فقط خودم بودم ک تو ۱۹ سالگی ازدواج کردم
اولا خوشحال بودم اما بعد گذر زمانی از عقدم ناراحت شدم و همش خجالت میکشیدم برم پیششون چون اونا مجردن و من متاهل همش حس میکنم خیلی مایه ننگم ویجوریم و ب خودم میگفتم ک چون زودتر ازدواج کردم الان همه دارن ب خودشون میگن این چقد واس شوهر میمیرد ک زود متاهل شد و اون الان بدبخته و درگیر مسائل متاهلی تو سن کمه وما مجرد
همین فکرا نمیزاش برم سمتشون و خجالت میکشیدم
ارتباطم باشون کم شد اما خب ب مرور بهتر شدم ولی الان باردار شدم
درسته زوده ولی خودمو سفت و سخت جلوگیری نکردم
الانم هنو بهشون نگفتم ولی مطمئنم بهشون بگم بازم خجالت میکشم
و یجوری میشم وقتی میبینم اونا اینهمه ازم بزرگترن و تومجردی و عشق و حالن و من متاهل و باردار و مشکلات زندگی
اینطور نبودم بعد عقد حساس شدم الانم ک باردارم بیشتر اضطراب دارم
بنظرتون چکارکنم دید و فکرم عوض شه
خواهرا میشه باحرفاتون کمکم کنیدد؟؟