تاپیک های قبلیمو بخونید, من یک سال و نیمه از برادرزاده ام خونه خودم نگهداری می کنم. مادرش سال پیش در اثر سرطان فوت کرد. پسرش هم سن و سال پسرمه: خودتون حدس بزنید این قضیه روال عادی زندگیمو چقدر تغییر داده! بعد ایشون چون عید نرفتم خونش, حالا که برادرم از خارج امده, انها و کل فامیل را دعوت کرده, غیر از من! خواهرش , زن داداشم میشه! بقیه هم همه مهمونی دادند ولی منو دعوت نکردند.مهمونیش به جهنم, با توضیح علتش, خلق برادرم را تنگ کرد!
همون خواهرش که فوت شده؟
چ علتی داشت؟
برادر شما یعنی پدر بچه خارجه و بجه پیش شما؟
درست متوجه نشدم چی شد
بچه چند سالشه چرا پیش پدرش نیس،؟افرین ک شوهر شما قبول کرده
چه خوب ک از برادرزادت مراقبت میکنی
افرین بهت❤
چقدرکینه ای تشریف دارند عید نرفتید که نرفتید مگه مهمه
ما عیدا چون همسرم جایی نمیره دید وبازدید خاصی نداریم کسی هم ناراحت نمیشه اخلاقش رومیدونند فقط منزل پدرم وپدرشوهرم میریم یکی دوبار برادراش اومدند دیدن شوهرم بازدیدشون نرفت من خودم رفتم
من ازعیدنوروز و خرجش و دردسراش و کشته هایی که هرسال توجاده ها میده و تعطیلات طولانی مدتش بیزارم هرسال اما رسم باستانی ایرانه خیلی ها اهمیت میدند بهش فقط سفره هفت سینش برام جالبه و میندازم پسرمم خوشش میاد
مهمونی دادن دوست دارم همسرم اهلش نیست خودم وپسرم همه جادوتایی میریم گهگاهی هم مهمون میاد اماسالی یکی دوبار همسرم امامهمون بیاد خیلی سفارش میکنه بهش برسم اماخودش منزوی هست وجایی نمیره
خب شما نرفتی خونش که خواهرزادشو ببینه اونم قهره
تاپیک قبلت بودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
