دانشگاه
همکلاسشو به عنوان واسطه چند بار فرستادو من حاضر نشدم برم باهاش حرف بزنم بعد دیگه همکلاسش اومد بهم گفت منو خسته کرد برو بهش جواب رد بده بلکه دست از سر من برداره
منو دوستام داشتیم میرفتیم سلف برا نهار به دوستام گفتم برید غذای منم بگیرید منم میرمحال این بچه پررو رو میگیرم سریع میام
رفتن همان و زده شدن مخمان همان😜😜