2733
2734

شوهرم کارمنده صبح میره ساعت ۳ میاد ناهار میخوره میخوابه تا ۶ گاهی هم هفت، بعدش بلند میشه تلویزیونو ازین شبکه به اون شبکه میکنه، من دکترای بیوتکنولوژی دارم از آلمان  و یه شرکت دارم صبح خیلی زودتر ازون بیدار میشم صبحونه و ناهار درست میکنم اونو ساعت ۶:۳۰ بیدار میکنم صبحونشو بخوره بره سر کار، خودمم حدود ۸ ، ۸: ۳۰ میرم ساعتای ۲ اینا میام گاهی شده بعد از ظهرا که همسرم خواب بوده رفتم، وقتی میام باید سریع شام درست کنم ضمن اینکه بساط میوه و دسر بعد از خوابشو آماده کرده بودم، حقوقم خیلی بیشتر از اونه، مدرکم هم همیتطور ولی هیچوقت منتی سرش نزاشتم از پول خودم خرج کردم چیزایی که اصلا متوجه نمیشه، تو این دو سالی که ازدواج کردیم یکبارم بلند نشده بره در یخچالو باز کنه ببینه چی داریم چی نداریم، فقط باید بهش بگم چی کار کنه چی کار نکنه، فوق دیپلم برق داره ولی فوبیای برق داره، تمام خرابی های وسایلو حتی لوله کشی هارو خودم درست کردم، هیچ کاری برای خونه نمیکنه، حیاطو خودم باغبانی میکنم، هیچ وقتم نشده بگه بیا این پولو بگیر بزار جیبت، همیشه فکر کرده من یه منبع بی نهایته پولم، خیلی خسته شدم خونه مادرم فقط کارم بود الان روم خیلی فشاره، برای همین وقتی نمیبینمش احساس خوبی دارم، حس میکنم خود واقعیم یه چند دقیقه ای راحته، هیچ وقت بهش زنگ نمیزنم، هیچ وقت حالشو نمیپرسم، اون تنها کاری که بلده زبون ریخته: الهی قربونت برم الهی دورت بگردم که اینقدر کار میکنی خسته نباشی عزیزم تو قلب منی، همیشه بهش میگم به عمل کار براید به سخنرانی نیست، بهم قول داده بود درسشو ادامه بده الان میگه چرا ادامه بدم همینم بسه، فوق دیپلم داره اونم فنی حرفه ای، اینکه چرا باهاش ازدواج کردم یه داستان خیلی طولانی و خواستگاری ۳ ساله داره، دیگه من موندمو کلی قول های مونده ای که اینقدر باید اذیت بشم تا عملی بشه، مرد بدی نیست، به قول دکتر هولاکویی سه تا صفت خوبی که ازش دیدم و باهاش بعد کلی رفت و آمد ازدواج کردم خنده رویی، محجوب به حیا بودنش و خانوادش، اینم بگم من یه کتابخونه ی بزرگ خونه ی مادرم داشتم هفته ی پیش اوردمش خونه ی خودم بابت اون کتابخونه و کتاب هام چنان قشقری به پا کرد که مورد دوم که گفتم محجوب به حیا بودنشو رو تو انتخابم خط زدم گفتم چی بود این آقا!! شدیدا از کتاب فراری، فقط ذهنش تو موسیقیو فیلمه، اسامیه بازیگرای خارجی رو کامل حفظه،من حتی ویزای شینگن دارم راحت میتونم برم ضمن اینکه شرط ضمن عقدم کار و درس و خروج از کشور بدون اجازش بوده، به این خیلی فکر میکنم که بزارم برم از ایران ولی دلم برای خانوادم و خانوادش میسوزه، بگذریم بخوام بگم خیلی طولانی میشه و از حوصله ی شما خارج، خیلی سعی کردم خودمو درگیر این زندگی کنم به بچه فکر کنم به شادی فکر کنم خودمو سرگرم آشپزی کنم ولی احساسمو چه کار کنم بیاید دلداریم بدید، من چی کار کنم

طولانیه#

رادینم..پسرمامان هیچوقت فکر نمیکردم یه پسر شیرین مثل تو داشته باشم از وقتی اومدی دنیای مامان قشنگ شد عشق کوچولوی من مرد کوچیک مامان...😍نازگلم قلبمی معجزه کوچولوی من دختر قشنگه مامانربان گوشه ی عکست...حق من این نبود عکستو بااون ربان مشکی ببینم داداشی😔😭🖤 پادشاه زندگی من جایی همین نزدیکی ها مشغول تلاش است...کم می خوابد. استراحتش کم است.دستان مردانه اش را که حکمتش را نمیدانم چرا آرامش بی پایان دارد.پادشاه من خسته میشود اما خستگی در میکند از من...آغوشش از جنس خواب است بی هوا هم که بغلش کنی چشمانت بسته میشود از آرامش بی حساب...چه افتخاریست خانمی کردن برای چنین گوهری...چه برکتیست که خستگی اش با من در میشود...به خودم میبالم که از وجود من لذت میبرد... دستانم خالیست. چیزی برای عرضه ندارم. اما تا آخرین شماره های نفس هایم قدر دان توام..قدردانم که پادشاه من بهترین مرد زمین است...لمس قشنگیست واژه خوشبختی و من خوشبخت ترینم با تو❤همین که از عمق وجود میدانم دوستم داری برایم کافیست...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
2738

عزیزم معلومه همسرت رو اونطوری که باید دوست داشته باشی دوست نداری ، شما میتونید باحرف زدن و مشاوره مشکلتون رو حل کنید

در ضمن درس بخونه که چی بشه اونم توی ایران شغلش خوبه که

جون مادراتووووون لایک نکنید

من ارزومه شوهرم 3میومد خونه میشستم ور دلش باهم فیلم نگاه میکردیم تا بیهوش شیم...

مشکلت فقط اینه ک حس میکنی حیف شدی... یکم ساده بگیر نمیخواد دسر و فلان هرروز بزاری.. غذای ساده بزار... 

ی نیروی خدماتی بگیر چند روز استراحت کن


👑خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من می‌گیری؛ نکند قبل از این که جانم را می‌گیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر کرامت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفاله‌ای شده باشم که تو جانم را می‌گیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که می‌گیری، جانم باشد و وقتی می‌میریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسان‌ها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستی‌ام سر جایش باشد. نه این‌که تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم.👑

از اول شما دکتری داشتید و ایشون فوق دیپلم؟ مهمترین اصل تو زندگی هم کفو بودنه کاریش نمیشه کرد شما خودتون این شرایط رو قبول کردید ولی اگه ادم حرف گوش کنی هست باهاش حرف بزنید و بهش بگید که از این رفتارش ناراضی هستید

همه ی ما...فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را بی جهت،یک جور عجیبی جدی گرفته ایم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز