مادر شوهر خواهرم زن خیلی خوبی بود اصلا نمشد گف مادر شوهر اما یه ایرادی داش خدا بیامرز
خواهرم میگف هرموقع مرغ داشتن با دستش مرغ ها رو رو بشقابم ریش ریش میکرد😷میگف دستا کلا روغنی اصرارم داشت بخور😂😂
میگف هرموقع مرغ داشتن به تنم رعشه میفتاد نزدیک بود تشنج کنم😂😂😂😂😂