تو زندگیم مصیبت زیاد دیدم یادمه خواهرم باهام عین دشمن بود با اینکه وضع مالیش توپه توپه اما هیچوقت بهم قرض نداد درحد دویست تومن برا اون عین پول خرد بود وقت عروسیم چنان قشقرقی راه انداخت که همه طایفه فهمیدن بهش گفتم چندتا از وسایل برقی ت برا شب عروسی بهم قرص بده واسه ابرو داری گفت نداری باید خجالتش بکشی من نمیدم سیم شارزر گوشیش تو خونه بابام گم شد زنگ زد به شوهرم که زنت دزدی میکنه ارزوی شارزر داره میام خونتون میگردم شارزرم پیدا میکنم چند وقت بعد از زیر کابینت خونه مادرم در اومد دوچرخه دخترش کوچیک شده کهنه براش گفتم بده من برا دخترم نخوام بگیرم پولش میدم گفت نه میدم سمساری تو برو یکی دیگه بخرحالا میگن میخوان طلاق بگیرن بخدا خوشحال نشدم اما دروغ چرا خیلی ناراحتم نشدم نمیدونم شاید بس از زمین زمان باریده برام دیگه سنگ شدم هیچی ناراحتم نمیکنه
اخلاقای خیلی خاصشون فکر میکنن تنها زن شوهر پولدار کره زمینن شوهرش عین بنز پول میرسونه به خواهر برادر ...
پس اختلاف آنچنانی ندارن و فردا دوباره آشتی میکنن. تو هم امیدت به خدا باشه دیگه هیچوقت به خواهرت رو ننداز. من بودم همون شبی که وسایلا رو بهت نداد یا بهت تهمت زد دیگه تا ابد میزاشتمش کنار
تاحالا خیلی ذکر دعا خوندم که بیفایده بود میگم شما دعا کنی شاید فرجی شد ممنون گل خانمی خدا بهترینا رو ...
عزیزم تاپیک قبلتو خوندم.شوهر منم ۲تومن حقوقشه ولی با وام بدون کمک احدی زمین خریدیم وساختیم. من از سوره واقعه زیاد برکت تو زندگیم اومده همیشه میخونمش تو هم امتحان کن البته باید با امید به خدا متوسل بشی نه اینکه ناامید باشی و بگی نمیشه.