2737
2734
عنوان

خاطرات باحال خنده دار

282 بازدید | 15 پست

دوستای خوشگله بیاین از سوتی ها و خاطرات خنده دارمون بگیم دور هم شاد باشیم اول خودم میگم 

دو روز پیش بابای شوشو رو تو دستشویی خفتش کردم همه جاش دیدم خیلی خجالت آور ولی خنده دار بود رفتم در دستشویی رو باز کردم دیدمش زدم زیر خنده بیچاره سرخ شد 

چند بار دیدمش تازه

د. بار هم گوز.   یده پیشم همش هم خندیدم تو. روش 

یه بار پیش مادر شوهر سوتی دادم از اون بالایی تو اتاق بودم اونم اومد در اتاق وا کرد شوهرم فک کرد بچه خواهرشه گفت گودزیلای وارد میشود و اون وارد شد و .....آبروم رفت 


خدایا شکرت 

یه بار پاشدم برم حموم صبح زود بود کار داشتم میخ.اینم برم بیرون تا من از اتاق برم بیرون شوشو پنج بار پشت سر هم زد هنوز که هنوزه مسخرش میکنم بخاطرش کلی میخندم اونم حرص میخوره 

خدایا شکرت 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
یه بار پاشدم برم حموم صبح زود بود کار داشتم میخ.اینم برم بیرون تا من از اتاق برم بیرون سوسو پنج بار ...

احسنت ۵تا باریکلا

ختم قران وچله میخونم کسی خواست بگه،خانمهادعاکنیدپسرم بیاپیشم یه صلوات برام بفرستید؛😔پسرعزیزم دلتنگتم پارسای من تااخرعمرمجردمیمونم تابرگردی وباخواهرت۳تایی زندگی کنیم😔😔خدایااینهمه دردبرای من زیادمن۲۱سالمه😢😔
2738

یه بار بابام داشت خیلی یواش با مامان حرف میزد میگفت 

همین امروز دیگه 

مامان :زشته دخترت اینجاست 

بلند گفتم میرم امروز راحت باشین بیچاره ها خیلی خجالت کشیدن منم می خندیدم فقط

خدایا شکرت 
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز