دوستای خوشگله بیاین از سوتی ها و خاطرات خنده دارمون بگیم دور هم شاد باشیم اول خودم میگم
دو روز پیش بابای شوشو رو تو دستشویی خفتش کردم همه جاش دیدم خیلی خجالت آور ولی خنده دار بود رفتم در دستشویی رو باز کردم دیدمش زدم زیر خنده بیچاره سرخ شد
چند بار دیدمش تازه
د. بار هم گوز. یده پیشم همش هم خندیدم تو. روش
یه بار پیش مادر شوهر سوتی دادم از اون بالایی تو اتاق بودم اونم اومد در اتاق وا کرد شوهرم فک کرد بچه خواهرشه گفت گودزیلای وارد میشود و اون وارد شد و .....آبروم رفت