ببین وضع پر تنشی تو خونمون هست،البته منم مقصرم راستش اصلا استانه تحملم خیلی پایین اومده،این چندساله دعواهای زیادیو تحمل کردم سر حرف و حدیثای خاله زنکی ک باعث شده خیلی استرسی بشم با کوچکترین حرفی تمام تنم میلرزه نفسم بند میاد قلبم درد میگیره حالم بد میشه الان ک تو محیط جدید اومدم بیشتر اذیت میشم امروز سر ی سری بحث الکی خابگاه و نظافتش انقدر حالم بد شد ک فقط میترسیدم سکته کنم ،یا اصلا اینجور شدم ک دوس دارم درمقابل همه گارد بگیرم بعد اینکه مثلا یکی ی چیز بگه گارد بگیرم ن اینکه باهاش دعوا کنما فقط خودخوری😔