مثلا اینکه من میرم خونه ی مادر شوهرم فکر میکنم یهو میوه پرت کنم صورتش
یا مثلا ب گو زم خخخخخخ البته خیلی هست ها
مثلا یه مراسم جدی و یه ادم جدی که خیلی همه حساب میبرن من اونجوری فکر ها میاد به سرم
میشه شما ها هم بگین؟
من اونجوریم یا واقعا کسایی هم هستند مثله من
😟😑😑😑😑😑😑
من اینجوری نیستم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
😂😂😂😂😂
فکرهای شیطانیت هم قشنگه
البته خیلی وقتها این فکر ها به ذهنم‌میرسه بعد میگم ولی نکنه انجامش بدم بعد استرس میاد بهم خخخخ
🤣🤣🤣🤣
الان داشتم بخ این فکر میکردم که شوهرم که زنگ زد به مامانش و گفت لطفا بتمرگ سر جات، منم درام گوشیو بگیرم بهش بگم دروعگوی کثیف 🤣🤣🤣😋😋😋
😕😕😕
بابت هم افکار شیطونیات مرسی 😁
عاقا نگو تاثیر منفی داری رو بچه ها
من کم خیلی کم پیش اومده شاید سه چهار بار
من ی دفه غذاشوشور کردم ریختن دور ولی گوزیدن دیگه تابلویه
وقتی خوابه ب چ س تو صورتش بعد به سرعت برق و باد از صحنه دور شو
وای خدااااا،وقتی عقد بودیم پسر برادرشوهرم دوسالش بود،یعنی شوهرم جونش به اون بچه بند بود،بعد میگفت بعضی وقتا تو تخیلاتم دارم پسر داداشمو میچرخونم یهو میکوبمش تو دیوار،،،،همونموقع به عقلش شک کردم
مثلا یه بار دکتر رفتم سن بالا بود مرد بود یهو ناخودآگاه گفتم پاشم برم ماچش کنم😐
بعد خجالت کشیدم از درون
دیگه اصلا روم نشد نگاش کنم😳
