مهربونم، من با خوندنِ تجربه ی مرگِ موقت افراد، وقتی می فهمیدم که اونها زمانیکه روحشون از بدنشون جدا شده بود و جسمشون رو ترک کردن، وقتی به اونها گفته شده بود که هنوز موعدشون نشده و باید به جسمشون برگردن و اونها شروع به گریه و مخالفت و التماس و چونه زدن با خدا برای موندن توی اون دنیا و برنگشتن به جسمشون و زندگی رو داشتن، حیرت زده و متعجب شدم و فهمیدم که عزیزانم الان جایی هستن که باید باشن و ظلمی در حقِ اونها و ما که از اونها دور افتاده ایم نشده. تو هم راضی باش به رضای خدای مهربون.
سپاس گلم من قبلا با یه آیدی دیگه تو تاپیکت بودم و دنبال میکردم مطالبو ولی بنظرم اونموقع اوتقدر درک نداشتم و نمیفهمیدم بعد از تجربه ی چند هفته قبلم انگار همه چیزو یجور دیگه میبینم,حالم خوبه و همیشه دعا م اینه ک خدا مواظب منو حال خوبم باشه تا همیشه همینطور بمونم.خدا خیرت بده و روح عزیزانت در آرامش باشن.الهی آمین
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
سپاس عزیزومهربونم،تشکربابت تک تک جملات آرامبخشت،ممنون بخاطروقتی که گذاشتی که دل غمدیده وداغدیده منو مرهمی باشه،امیدوارم این همه مهربانی ونیت خیرصدهاوهزاران برابرش بهت برگرده وخدا رفتگانت روقرین رحمت وآرامش قراربده،
سپاس عزیز،اگراینطورکه شما میگید باشه مردن نه تنها ترس و واهمه که شوق وذوق رسیدن بهش هم داره،فقط چیزی که کمی دچارشک و تردیدم میکنه اینه که اگرتمام بندگان با زندگی معمولی که درزندگی دنیوی ملهم ازخیروگاهی شر و بدی داشتن، این حسهای زیبا رو تجربه بکنند، پس تکلیف احادیث و روایات زندگی بعدازمرگ که بیشترمارو باهاش ترسوندن،عذابهای الهی،تنگی وفشارقبرو...کجای این حس خوب دنیای پس ازمرگ قرارداره،لطفا کمی دراینمورد برای من روشنمایی کنید،خیلی خیلی ممنون
عزیزم در این مورد چند جای مختلف تاپیک توضیح دادم.
اول اینکه افرادی که تجربه ی نزدیک به مرگ داشتن، فقط تا آستانه رفتن و برگشتن و مرگِ کامل رو تجربه نکردن.
دوم اینکه همونطور که قبلا چندین بار گفتم، بهشت و جهنم نتیجه ی طبیعی اعمال و افکار و نیت های ما هست.
و ما اون رو در دنیا برای خودمون ایجاد می کنیم و بعد از مرگ به جایی میریم که هم ارتعاش با ما باشه، نه اینکه خدای خشمگینِ انتقامگر منتظر عقوبت و عذابِ ما با‌ه
ببین عزیزم اصلا این طور نیست که اونجا همه چی کاملا گل و بلبل باشه و از نتیجه ی خوب و بدِ اعمال خبری نباشه، بلکه کاملا برعکس طبق گفته ی تجربه کننده ها حتی یک لبخند ساده و یا یک نگاهِ خشمگین که به کسی بکنیم رو اون دنیا نتیجه اش رو می بینیم و هر کارِ خوب و بد یا حتی احساس و افکار و نیتی که داشتیم رو از نقطه نظرِ طرفِ مقابل و تمامِ کسانی که در اون صحنه حضور داشتن به علاوه ی دنباله و آثار و نتایجی که روی اونها و دیگران داشته رو به طورِ خیلی دقیق و عمیق می بینیم
قسمتی از تجربه ی آقای زمانی :
حتی اگر هیچ خدمتی به دیگران از من ساخته نباشد، تنها یک لبخند ساده من می‌تواند به هر چیزی انرژی مثبت بدهد، حتی به گیاهان و حیوانات و تمام هستی. این لبخند هیچ وقت تمام نخواهد شد و بالاخره به سوی خود من باز خواهد گشت. همچنین وقتی که انرژی منفی و بدی از خود صادر میکنم این بر روی همه چیز اثر منفی می‌گذارد و در نهایت به سوی خود من باز می‌گردد. دیدم که در حقیقت من هیچ کار خوب و بدی در حق کسی نمی‌کنم، بلکه تمام آنچه انجام می‌دهم در حق خودم و برای خودم است.
اینکه چه در تاپیکِ من و چه در برنامه ی زندگی پس از زندگی و یا هر منبع و مرجعی که این تجارب باشن، بیشتر تحارب زیبا و دلنشین هستن، این هست که اکثرِ تجربه کننده هایی که تجربه ی منفی داشتن یا از بازگو کردنِ تجربشون امتنا کردن یا اگر جایی عنوان کردن، راضی به عمومی شدنش نبودن به دلیل ترس از قضاوت و آبرو یا ممانعتِ خانواده ولی تعدادِ تجاربِ منفی هم کم نیست.
در صفحه های 98، 103، 19، 33، 2 تاپیکِ من می تونی تجربه های منفی رو بخونی که فقط یکی از اونها مربوط به هموطنانمون هست و بقیه خارجی هستن چون ظاهرا اونها راحت تر صحبت می کنن. در صفحه ی 52 فایل صوتی 21 دقیقه ای از یک هموطن یزدی هست که من قبلا گذاشتم و توی برنامه ی زندگی پس از زندگی آقای موزون ( مجری برنامه) چند باری گفتن که یک هموطن یزدی هستن که تجربه ی منفی داشتن ولی به هیچ عنوان حاضر نیست بیان جلو دوربین و حتی بازم توی برنامه ازشون خواست که بیاد مصاحبه کنه.
ادامه 👇👇👇
حتی آقای محمد زمانی قلعه هم که تجربه ای به اون زیبایی داشتن در صفحه ی 20 تاپیکم قسمتی از صحبتهاشون رو گذاشتم که در مورد توبه هست و از قسمتی از تجربشون صحبت کردن که به دلیل حق الناس عذاب کشیدن.
ولی اصلِ موضوع اینجاست که
1 _این افراد، فقط تا آستانه رفتن و مرگِ کامل رو تجربه نکردن
2_ زیبایی مرگ در این هست که پرده ها از جلوی چشممون کنار میره و حقایق و زیبایی ها وروحِ هر چیزی رو می‌بینیم به قولِ خانم بتی جین آیدی، این جهان مثل فتوکپیِ سیاه و سفید و بی روح و اون دنیا مثل یک تصویرِ دیجیتالی و شفاف و واضح هست ( همه چیز حتی یک برگ در اون دنیا روح و نور و انرژی داره)
3_ به گفته ی تجربه کننده ها اونجا هیچ قضاوتی در کار نیست، ما خودمون قاضیِ خودمون هستیم و در مرورِ زندگی با دیدن آنچه که انجام دادیم یا فکر و احساس کردیم دیگه هیچ جای دفاعی باقی نمی مونه و خودمون به دلیلِ یقینی که در ما به وجود میاد صادقانه خودمون رو قضاوت می کنیم و خدای مهربون از کارهای خوبِ ما ولذتی که از دیدن اونها در ما ایجاد میشه لذت می بره و از کارهای بدِ ما و درد و رنج و شرمندگی و خجالتِ ما، همراهِ ما همدردی می کنه مثل پدری که با وجود اینکه می دونه فرزندش خطاکار هست ولی همچنان دوستش داره
4_ یکی از لذت‌های بزرگ روح این هست که از سنگینی و درد و رنجِ جسم که اون رو مثل قفس تنگی در بر گرفته خلاص میشه، به قولِ یکی از تجربه کننده که در برنامه گفت وقتی به بدنم برگشتم احساس کردم یک لباسِ خیسِ گِلیِ سرد و سنگین تنم کردم. به گفته ی همه تجربه کننده در حالتِ خارج از بدن، روح احساسِ سبکی دلپذیری داره به علاوه اینکه این حس 5 گانه ما تبدیل به صدها حس میشه که در این دنیا وجود نداره
5_ همگی احساسِ بازگشت به خونه دارن و تازه می فهمن که حق و حقیقت، اونجاست و اینجا فِیک و عاریه ای هست و ما در اصل، متعلق به اونجا هستیم
بتی جین آیدی :
این بی‌شائبه‌ترین و خالص‌ترین عشقی بود که هرگز حس کرده بودم. دیدم که او آغوشش را برای من باز کرده است. من به سمت او رفته و در آغوش او خود را رها کردم و چندین بار تکرار کردم «من در خانه هستم، بالاخره به وطنم بازگشتم». من روح عظیم او را حس کردم و می‌دانستم که همیشه جزئی از او بوده‌ام. در حقیقت هیچ وقت دور از او نبوده‌ام
ادامه 👇👇👇
خداوند وعده ی جهنم و آتش جهنم و ماندنِ اَبدی در جهنم و عذاب رو به کافرین( دقت کنید که بعضی از ما فکر می کنیم غیرِ مسلمانها کافر هستن مثلا يهوديها یا مسیحی ها وسایر مذاهب، ولی کافر، کسی هست که کلا منکرِ وجودِ خدای مهربون باشه) و منکرانِ قیامت داده نه برای بقیه که به خدا و روزِ قیامت و پاداش وجزا اعتقاد داشته باشن( که البته اونها هم نتایجِ بدِ اعمالشون رو همونطور که در بالا گفتم می بینن ولی عذابشون اَبدی نیست و آن هم برای پاک وخالص و ناب شدن هست مثل طلایی که از معدن استخراج میشه و در کوره ذوب میشه تا سنگ و ریگ و ناخالصیهاش جدا بشه و ناب و خالص بشه ) و البته بارها در قرآن به بازگشت از گناه و توبه و بخشش خدا تاکید شده
در نهایت و چیزی که من متوجه شدم این هست که ما در این دنیا برای یادگیری و رشد و پیشرفت اومدیم و هر کارِ خوب و بدِ ما برای ما درسی به همراه داشته که برای رشد و پیشرفتِ روحِ ما لازم بوده وگرنه خدای مهربون، انسان رو جایز الخطا و مختار نمی آفرید و بعدش به زمین نمی فرستاد و شیطان هم آزاد نمی گذاشت تا مارو وسوسه کنه و ما گناه کنیم و اون دنیا در انتظارِ مردنِ ما بنشینه تا با خشم و غضب ما رو تا اَبد عذاب کنه، بلکه خدا عشقِ مطلق هست و از عشق جز خیر و خوبی بروز نمی کنه، خدای مهربون ما رو با تمام اعمالِ بد و خوبمون دوست داره و انتظارِ ما رو میکشه و همونطور که گفتم مثل پدرِ مهرباني که حتی وقتی فرزندِ خطاکار رو تنبیه می کنه بازم در اون لحظه عا‌‌شقانه دوستش داره و حواسش هست که این فرد، جگرگوشه اش هست و هدف و نیتی جز اصلاح و تربیت و رشد و پیشرفتِ اون نداره.
