2733
2739
عنوان

✨🌄✨تاپیکِ جامعِ زندگی پس از مرگ (در جهتِ تسکینِ داغدیده ها)✨🌄

| مشاهده متن کامل بحث + 373352 بازدید | 4015 پست
بله بعصیاروخوندم خیلی برام تعجب آوربود قبول کردنشون ک وتقعیت دارن یکم سخته همیشه فک میکردم خدا خیییل ...

عزیزم اول بگم که منم برادر جوون از دست دادم و پدرمم 6 ماهه که از پیش ما سفرکرده پس با گوشت و پوست و استخونم معنیه داغِ عزیز و حال و روزِ الانِ شما رو درک می کنم. 

عزیزدلم، الان گناه اون بچه طفل معصومت چیه که هر روز و هر ساعت باید شیون و گریه و بی قراریه مادرش و مادربزرگ و پدربزرگ و... ببینه و تو سن 5 سالگی به جای اینکه مادر و اطرافیانش باهاش بازی کنن و براش از قشنگیای زندگی بگن، فقط اطرافش غم و ماتم می بینه؟ 

عزیزم می دونی اون خیلی بیشتر از شما داره آسیب می بینه و با اون دل کوچولوش بار غم بزرگی رو داره تحمل می کنه؟، 

می دونی 5 سالگی سن حساسیه و بیشتر ویژگی‌های شخصیتی توی همین سن تو وجود آدم نهادینه میشه و تا آخر عمر با آدم می مونه؟ 

می دونی علاوه بر اینکه داری بی اعتقادی به خدا رو تو وجود بچه 5 سالت ریشه دار می کنی، داری تصویری از یه خدای بی رحم و خشن و بی انصاف، در ذهن اون جا میندازی؟ به جای اینکه توی این سن با مهربونی و نعمت‌های خدا آشنا بشه، خدا رو به بی انصافی شناخته، اونم مطمئن باش حرف خود‌ش نیست همه چیزهایی که میگه حرفهاییه که از صحبت‌های خانواده توی این مدت شنیده. 

طفل معصوم چون کوچولو هست نمی تونه ناراحتیه تو رو تحمل کنه و به زبون اومده گفته بسه دیگه دایی برگرده، که بلکه اونم مثل بقیه بچه ها مادرشو سرحال ببینه نه افسرده و کسل و درحال گریه و زاری. 

عزیزم  بهت هشدار می دم که داری پایه های افسردگی رو تو سن نوجوونی و جوونیه پسرت پایه ریزی می کنی، مخصوصا که پسر هست و یه پسر جوون، مثل دخترا راحت دردودل نمیکنه و احساساتش رو بروز نمی ده و تو خودش می ریزه، حالا اگه خدا رو هم به بی رحمی و بی انصافی شناخته باشه واویلا، دیگه تو زندگی به کی توکل کنه و امید داشته باشه، همین توکل و امید به خداست که تو شرایط سخت، باعث میشه آدم از پس مشکلات بر بیاد. 

عزیزم الان با گریه و شیون که برادرت برنمی گرده ولی تو داری با ادامه دادن به این کارها به پسرت ضربه بزرگی میزنی و در مقابل زندگیه آینده اون و اعتقادش به خدا مسوولی، چه بسا که اونم اعتقاداتش رو به بچه ها‌ش انتقال بده و اینجوری  نا خواسته شما اعتقادات یک نسل رو نسبت به خدا مخدوش کردی. 

عزیزم به خودت بیا و هم به برادرت که دستش از دنیا کوتاهه و هم به پسر کوچولوت، رحم کن. 🙏🙏🙏😔

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

اصلا تو خواب هیچکدوممون نمیاد نمیدونم چرا فقط ی بار پسر همسایه کفت خوابشودیدم کریه میکرد میگفت من نم ...

مادر منم وقتی برادرم فوت کرد خیلی خیلی زیاد بی‌تابی می کرد وتا چندسال عزادار موند، برادرم هنوزم که هنوزه به خوابش نیومده، درحالی‌که ما بقیه افراد خانواده از همون اول تو خواب می دیدیمش و روحش تو عالم خواب با ما ارتباط برقرار می کرد. 

2728
مادر منم وقتی برادرم فوت کرد خیلی خیلی زیاد بی‌تابی می کرد وتا چندسال عزادار موند، برادرم هنوزم که ه ...

روح برادرتون شاد باشه .مااصلا تو خوابمون نمیاد فقط ی بار ب خواب خودم اومد همش کریه میکرد خونه م تا خونه پدرم ۵۰کیلومتری فاصله هست ساعت ۳بیدارشدم داهل حیاط تا خود صبح که رفتم سر مزارش بعد مرگش وقتی دپباره تونستم تو خواب ببینمش مثه دیوونه ها شده بودم الان دیکه ی ساله هرروز صبح ساعت ۶پدرمادرم میرن سر مزار تااز خواب بیدار شدن بعد میان صبحانه میخورن گاهی حتی پدرم روزی دو س بار میره سر قبرش بعضی وقتا من خیلیارودیدم جوون از دست دادن اما هیچ پدرمادری مثه پدرمادر من نبود نمیدونم چون شاید یه دونه پسر بود براهمی اوناروک میبینم بیشتر غصه میخورم باپرمیکنی هنوز ی روز نشده ک جند ثانیه از ذهنم بیرون بره حتی موقع غذاخوردن توذهنمه .

عزیزم اون چندتا متنی رو که تو صفحه قبل برات گذاشتم،  در مورد اون مادر داغدیده، خوندی؟

نه هنوز صفحه ی چند بود آخه یه دختر کوچیک دارم وقتی اون میخوابه میتونم فقط بخونم

[QUOTE=101478330]روح برادرتون شاد باشه .مااصلا تو خوابمون نمیاد فقط ی بار ب خواب خودم اومد همش کریه میکرد خونه م تا خ ...[/QUOTE

خدا برادرتون و بیامرزه ... منم شوهرم و همه کسم و 40 روزه از دست دادم و دارم تو داغ از دست دادنش میسوزم ... داغ ندیدن بچه اش ... پسرمون 2 ماه دیگه بدنیا میاد ... نمیدونم حکمت خدا چی بود ... محمد من هیچیش نبود و در عرض چند ثانیه همه چی سیاه شد و از پیشم رفت . بعضی وقتا بعضی داغا هست تا پوست استخونت و میسوزونه و ذوب میکنه و هر چی بیشتر میگذره تازه میفهمه چه بلایی سرش اومده ... من حال شما و خانواده ات و با تمام اعضای بدنم حس میکنم ... بعضی وقتها میگم زندگی کنم برای چی ؟ برای کی ؟ بعد همون موقع که این فکرا میاد سراغم پسرم شروع میکنه لگد زدن و بیتابی کردن انگار حسم میکنه منم دیگه ساکت میشم ... 

2738
[QUOTE=101478330]روح برادرتون شاد باشه .مااصلا تو خوابمون نمیاد فقط ی بار ب خواب خودم اومد همش کریه ...

الهی بمیرم برات     خدابیامرزش روحش شاد ای خداااا آخه آدم چی بگه  خیلی سخته خیلی آدم دیگه هیچ وقت به هیچی دلخوش نمیکنه.

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687