سلام من 9 سال از زایمانم می گذره زایمانم سزارین بود دکتر بیهوشی که آمپول بی حسی زد یه پرستارم بالای سرم بود دستمو گرفته بو با یه پسره دیگه باهام حرف می زدن و اسم دخترمو می پرسیدن و اینا بعد که دکترم داشت عمل میکرد مدام میگفتم خانم دکتر فعلا" شکممو نبریا به خدا من پاهام حس داره می گفتم ببی حتی می تونم بلند شم راه برم هنوز شروع نکنیا ،این دوتا پرستارام بهم می خندیدن آخر سر دختره که دستمو گرفته بود برگشت گفت دختر خوب چی چی پاهام حس داره هنوز الان هست که بچتو بیرون بیاره خانم دکتر و یه دقیقه بعدش صدای گریه دخترمو شنیدم