2726

تو اتاق پسرم شمع روشن كردم

اول براي مريم جون كه تو راهي داره و تو راهيشم يم فرشته است دعا كردم كه انشالله اينقدر شوهرش عاشق دخملس بشه كه مامانش حسودي كنه

بعد براي هممون دعا كردم

هدانا ماري مهرا عشق تنها ابوالفضل تنها عشق

آدينه السا باران رها sm آرسام پريناز و تمام مامانهاي دل شكسته ي اين تاپيك كه من با حافظه كمم اسموشون رو يادم رفته 

خدايا دل هممون رو روشن و گرم كن🙏🏻

منم شوهرم خودش پسرش رو خاك كرد هنوز چشماش افسردست هنوز شبها بيدار ميشه و جالبه منم بيدارم شوهرم ك ...

😔😔😔 بچه ها ی چیزی میخوام بگم تجربه شخصیه منه .. من دقیقا ۵۰ روز از رفتنه پسرم میگذره.. ماه اول بشدت حالم بود..وصفش رو نمیگم چون همتون اون روزا رو تجربه کردین..گریه که جای خود شوکه شدن به جای خود بد اخلاقیام با دیگران به جای خود مقصر دونستن خودم به جای خود حسرت و افسوس بجای خود... ولی بغضی داشتم که رهام نمیکرد... ی لحظه بخودم اومدم دیدم چقد داغونم.. چقدر قابل ترحم شدم..زندگی نمیکنم مردگی میکنم.. شوهرم چه تقصیر داشت که علاوه بر غمه خودش مجبور به تحمل بداخلاقیای من و اون وضعیت نامناسبم بود...من چه وظیفه ای داشتم در قبالش تو زندگی؟؟بچم رو از دست داده بودم .. ولی اون هم بچشو از دست داده بود..‌من باید داغون باشم ولی اون قوی باشه؟؟؟کی همچین چیزی گفته؟؟مگه طلبکارم از دنیا؟؟مگه طلبکارم از عالم و آدم؟؟؟؟مگه از خدا طلبکارم؟؟؟امانتی دستم سپرد و به مصلحت خودش پس گرفت .. نه تقصیر من بود نه نالایق بودم...اون لحظه به پسرم گفتم با صدای بلند گفتم سامی مامان؛ غمت رهام نمیکنه مامانو رها کن...😢😢😢😢😢  و من به آرامش رسیدم احساس میکردم پسرم هم به آرامش رسید... هیچ وقت از یادم نمیره ...هیچوقت جاشو هیچ کس برام پر نمیکنه...ولی منم رهاش کردم و به مهربونتر از مادر سپردمش.. چرا که من در قبال شوهرم و زندگیم و حتی خودم جسمم روحمم وظایفی دارم باید انجام بدم..پسرم ی جایی تو قلبم هست که هیچ کس بهش دسترسی نداره و اون به این جایگاه راضیه شک ندارم...پس راضیم به رضای خدا... دوستای گلم این تجربه من بود اصلا نمیگم شماها باید اینجوری باشید نه...فقط دلم میخواد بهتون بگم هرچی که از اطراف به شما میرسه انعکاس حال خودتونه‌.. خوب باشید قوی باشید شاد باشید تا تمام این چیزا به شما برگرده و به آرامش برسید

خیلی حرف زدم... الان از منبر میام پایین😁😁😁

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

تو اتاق پسرم شمع روشن كردم اول براي مريم جون كه تو راهي داره و تو راهيشم يم فرشته است دعا كردم كه ا ...

فدای مهربونیت عزیز دلم که یادم کردی... منم دعاگوت هستم انشالله دلت شاد شاد شاد بشه....🌹🌹🌹🌹🌹🌹

2728
تو اتاق پسرم شمع روشن كردم اول براي مريم جون كه تو راهي داره و تو راهيشم يم فرشته است دعا كردم كه ا ...

فدای دل مهربونت بشم عزیزم 

انشاالله لبت به لبخند باز میشه به زودی و خبربارداری و زایمانت رو اینجا میگی عزیزم...هم تو هم همه ی اعضای این تاپیک ...

😔😔😔 بچه ها ی چیزی میخوام بگم تجربه شخصیه منه .. من دقیقا ۵۰ روز از رفتنه پسرم میگذره.. ماه اول بش ...

من هم خيلي دوست دارم كسايي كه دوستشون دارم رو اذيت نكنم اما فكر مي كنم نياز به كمك دارم از طرفي هم اعتقادي به رفتن پيش روانشناس ندارم

همش با خودم درگيرم 

هر حرفي براي آرامش خودم ميزنم نقضش رو هم ميگم

مثلا عزيزم جات خوبه بعد مي گم عزيزم مي خواست زندگي كنه

فعلا پيش شوهرم خودم رو نگه مي دارم اما پيش مامان بابام زار مي زنم

خيلي دوست دارم پسرم به من بگه مامان اگه گريه نكني ماراحت نميشم نميگم منو فراموش كردي

پسر من عالم و ادم بالاسرش بودن و دیدنش ولی من خاک بر سر ندیدم منی ک تا اون لحظه اخر همش باهاش حرف می ...

الهی بمیرم برات سعی کن بش فکرنکنی خودتوداغون میکنی نکن باخودت اینجوری اینقدردلم میخادبرم مغزموپاک کنم میشه اینکاروکردولی شوهرم میگه منم یادت میره کاشکی شوهرم بزاره

الهی بمیرم برات سعی کن بش فکرنکنی خودتوداغون میکنی نکن باخودت اینجوری اینقدردلم میخادبرم مغزموپاک کن ...

کاش میشد واقعا قشنگ از خرداد ۹۶ پاک میکردم تا الان 

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......
2706
ارسال نظر شما
2687