خوب تو ساعتایی که نیست برو‌پیش پدرت ..تو یه شهر نیستین؟
واقعا حیف!!!ازدواج کردن یک اشتباهه...شوهرت مگه شبا دیر نمیاد خب تو از سرکار میای برو خونه باباتینا
تو باید زندگیتو عوض کنی
فکر کردی الان مامانت اون دنیا به خاطر حال و روزت چقدر ناراحته ؟
به خودت برس این خواست خدا بوده که مامانت بره تا تو بتونی به خودت تکیه کنی
با شوهرت خوب باش اونم رفتارش عوض میشه میدونم سخته ولی به پدرت هم سر بزن تو باید دلشو خوش کنی که فکر نکنه دوسش نداری و همه ی خوشی‌تون به خاطر مادرت بوده
کاش منم شوهرم نمیکردم امشب زدم به سیم اخرخیلی حالم بده
خدا رحمتش کنه🌹
بنظرم افسردگی میکنی پنجسال گذشته درسته که سخته ولی طبیعتا باید تا به حال به زندگی برمیگشتی
پدرتون هم به هر حال باید ازدواج کنه تنهایی که نمیتونه زندگی کنه
شوهرتون رو ناامید نکنید اگر عادت کنه به این روال برای شما و زنگیتون بد میشه
با یه روانشناس صحبت کنید
اي خدا امشب همه حال منو دارن
نمی تونم زیاد اونجا برم در حد نیم ساعت میرم بر میگردم چون اونجوری خواهرم درس داره مزاحمش میشم
بیشتر از همه این عذابم میده که چرا خواهرمو تنها گذاشتم خواهرم به خاطر بابام شوهر نمیکنه چون نیاز به مراقبت داره خونه بابام هم نمیتونم زیاد برم چون وقتی میرم خواهرم پا میشه شام درست کردن از درسش عقب میمونه فقط کارم شده این که تو تنهاییم گریه کنم
کاش برای پدرت زن بگیرین بخدااا گناه داره اونم انسانهه . ازدواج پدرت حالشو بهتر میکنه خواهرت هم که درسشو میخونه . شما هم به فکر بچه بیوفتین تنوع ایجاد کنید مثلا یه شب برین مغازه ی همسرتون باهم برین پارک سینما و ....
داره برا کنکور میخونه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
